و بعدش
فریدا ست، که مثل یه تیکه ماه میمونه
و همونقدر منو دوست داره
که من فریدا رو دوست دارم
…
اونای دیگه میگن که فریدا برای من زیادی خوشگله
که من فقط به درد گربه کشتن میخورم
من که هیچوقت گربه نکشتم
اگر هم کشتم خیلی وقت پیش کشتم
یا شایدم فراموش کردم
یا بوی بد میداد
ژک برل
ترجمه تینوش نظمجو
با همکاری مهشاد مخبری و گلناز برومند
コメント