این کتاب ضمن اینکه کاملا رویکردی انتقادی به سیاست در امریکا دارد اما در روایتی کلان از قوه بالای هاضمه و سعه صدر موجود در جهان لیبرال حکایت میکند
«آیا دموکراسی در آمریکا ممکن است؟» ترجمه کتاب؟ Is Democracy Possible Here است از رونالد دورکین، فیلسوف سیاسی، شناخته شده قرن بیستم. دور کین این کتاب را در سال ۲۰۰۶ تالیف کرده است. وی در این کتاب درباره بحث سیاسی- یا در واقع نبود بحث سیاسی- در آمریکا در سالهای آغازین قرن ۲۱ سخن گفته است. اما موضوعات این کتاب برخلاف مثالها و نمونهها پایهایتر و کمتر مقید به فرهنگ سیاسی یک کشور خاص هستند. هر جامعه سیاسی با فرهنگ متکثر و اقتصاد پیشرفته ناگزیرند میان نظریههای رقیب درباره ماهیت و جایگاه حقوق بشر، نقش دین در سیاست، توزیع رفاه اقتصادی در جامعه و ماهیت نظامهای سیاسی یکی را انتخاب کنند. موضوعات این کتاب بینالمللی هستند و به هیچ دهه خاصی تعلق ندارند.
آنچه میشود از این کتاب دریافت این است که سیاست در آمریکا، قطبی ومبتذل شده شاید تا حدی که هرگز قبلا اینگونه نبوده (احتمالا هیچ زمانی سیاست در آمریکا تا این اندازه قطبی و مبتذل نشده بوده). در کنگره، رسانهها و مشاجرات (بحث و جدلهای) دانشگاهی، حریفان (طرفها) از چپ و راست، قرمز و آبی ضد همدیگر تلاش (ستیز) میکنند، انگار که سیاست تماس پیدا کرده (برخورد کرده) با ورزشهایی که به فریادهای معرکه گیران بازی کردند. (انگار که سیاست تنهاش به تنه ورزشهایی خورده که درآن ورزشها عدهای شبیه معرکه گیرها فریاد میزنند). نتیجه، (همان گونه که) رونالد دورکین نوشته است، یک فرهنگ سیاسی عمیقا افسرده (پریشان کننده) است، آیا امید برای تغییر میتواند تحقق یابد؟ دورکین تمایز قائل شده و دفاع کرده از اصول اساسی شخصی و اخلاق سیاسی که همهٔ شهروندان میتوانند سهیم شوند (سهم ببرند). او نشان داده که شناختن (به رسمیت شناختن) این قبیل اصول به اشتراک گذاشته شده، میتوانند استدلال (برهان)های سیاسی قابل توجه و اساسی محتمل بسازند و به جایگزین کردن تحقیر و اهانت با احترام متقابل کمک کنند.
فقط در این صورت میتواند قول کامل دموکراسی در آمریکا و هرجای دیگر فهمیده شود. دورکین دو اصل اساسی را که شهروندان باید در آن سهیم شوند، طرح کرده است: نخست، اینکه هر زندگی انسانی ذاتا و به همان اندازه ارزشمند است (که زندگی سایر انسانها ارزشمند است)، و دوم اینکه هر شخصی یک مسئولیت شخصی محروم نشدنی و لایتجزا برای تعیین و تشخیص و فهم ارزش در زندگی شخصی خودش دارد. او سپس وفاداری به این اصول را برای حقوق بشر، جایگاه دین در زندگی عمومی، عدالت اقتصادی و خاصیت و ارزش دموکراسی نشان میدهد. دورکین استدلال میکند که نتایج لیبرال (آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و…) بیشتر به طور طبیعی از این اصول جاری میشوند. به طور شایستهای فهمیده شده، آنها با جاه طلبیهای محافظه کاران مذهبی، مالیات آمریکایی معاصر و سیاست اجتماعی و جنگهای زیاد برخورد میکنند (تصادف میکنند). اما هدف اساسیتر آن، این است که آمریکاییها را از همهٔ خطوط (جناحهای) سیاسی – علاوه بر شهروندان دیگر ملتها با فرهنگهای مشابه – متقاعد کند، که آنها میتوانند و از عقاید خودشان از طریق تفاسیر خودشان از این ارزشهای به اشتراک گذاشته شده باید دفاع کنند.
دورکین در بخش ابتدایی کتاب آورده است:» من در این کتاب سعی کردهام تا دیدگاههای خودم را در مورد مسائلی مثل رویکرد احتیاطی در برابر عدالت توزیعی مطرح کنم. مسائلی که برای عموم مخاطبان ملموس وبرای یک بحث عمومی مناسبند.» در این کتاب در مورد تعداد زیادی از مسائل سیاسی بسیار مهم سیاسی بحثی به میان نیامده است زیرا به نظرم آنها با اصول خاصی مربوط به کرامت انسانی که در این کتاب مدنظر من هستند ارتباط چندانی نداشتند.
وقتی آمریکا مدعی است مهد دموکراسی یا دست کم الگوی ازادی و دموکراسی در جهان مدرن است پرسش فوق بعنوان عنوان یک کتاب آمریکایی جذاب به نظر میرسد زیرا از نوع خلاف امد عادت است. همین دلیل به تنهایی کافی است تا کتاب رونالد دورکین نویسنده متفکر و منتقد خوانده شود. این کتاب اخیرا با ترجمه محمود حبیبی و خشایار دیهیمی از سوی انتشارات مینوی خرد منتشر شده است.
در خواندن این کتاب به نکات زیر برخوردم:
نکته اول همانطور که عنوان کتاب جذاب است مضمون کتاب هم جذاب است. گفتمان حاکم بر کتاب سیاسی -فلسفی وحقوقی است. از این رو شاید در ابتدای امر کمی سخت و ملال آور به نظراید اما اهمیت موضوعات و مسائل مد نظر نویسنده به گونهای است که علاقمندان به حوزههای سیاست و فلسفه سیاسی و حقوق سیاسی را جذب و همراه خود میسازد. نویسنده در این کتاب با انتقاد جدی از اختلافات فکری و عقیدتی و سیاسی در امریکا تلاش میکند محورهای مشترکی برای اجماع و هم داستانی متفکران امریکایی ایجاد کند. چهار مفهوم منتخب نویسنده که فصلهای این کتاب نیز به آنها اختصاص یافته عبارتند از: تروریسم وحقوق بشر، دین و کرامت انسانی، نظام مالیاتی و دموکراسی. جالب اینجاست که نویسنده بعد از بحثهای عمیق و دقیق در ۱۷۵ صفحه در انتها ی کتاب با طرح پرسش اصلی نتیجه گیری میکند دموکراسی حقیقی در امریکا وجود ندارد اما در عین حال با حس ناسیونالیستی مدعی میشود» بخش اعظم چیزهایی را که امروز در جهان بهترین تلقی میشوند همین امریکاییهای شریف، عاقل و بلند پرواز طی دو قرن اخیر به جهان بخشیدهاند.»
نکته دوم در بازار آشفته ترجمههای مغلق و نافهم و مغلوط کتاب در ایران کتاب مذکور از ترجمهای روان و گویا و رسا و حرفهای برخوردار است. اهمیت این کار زمانی روشن میشود که توجه کنیم متن این کتاب متنی عادی و روان نیست بحثها تخصصی و عمیق است و انتقال مفاهیم از چنین متنهایی کاری مشکل و ظریف است که حبیبی توانسته به خوبی از عهده این مسئولیت فرهنگی براید و این امید را ایجاد کرده که شاهد اثار خوبی در اینده از سوی او باشیم.
در مجموع میتوان گفت این کتاب ضمن اینکه کاملا رویکردی انتقادی به سیاست در امریکا دارد اما در روایتی کلان از قوه بالای هاضمه و سعه صدر موجود در جهان لیبرال حکایت میکند.
نکته سوم رویکرد کاملا انتقادی نویسنده به سیاست و جامعه در امریکاست. نویسنده در طرح مشکلات فکری و سیاسی موجود در امریکا بویژه نقض حقوق بشر توسط دولت امریکا در سالهای پس از ۱۱ سپتامبر بدون هیچگونه ملاحظهای به نقادی پرداخته است و بانگاهی موشکافانه علیه توجیهات سیاسی در امریکا اقامه دعوا مینماید. برای مثال با طرح این شعار امریکایی و لیبرالیستی که ((ازادی یک هزار گناهکار بهتر از مجازات یک بیگناه است)) از اقدامات افراطی دولت بوش مانند شنود مکالمات شهروندان، بازرسی مخفیانه خانههای مردم امریکا و نقض حقوق بشر درگوانتانامو به شدت انتقاد کرده است.
در مجموع میتوان گفت این کتاب ضمن اینکه کاملا رویکردی انتقادی به سیاست در امریکا دارد اما در روایتی کلان از قوه بالای هاضمه و سعه صدر موجود در جهان لیبرال حکایت میکند. لیبرالیسمی که تلاش میکند آموزههای نظری و فکری آن با عملکرد بد سیاست مداران غربی خدشه دار نشود و هژمونی معرفتی خود را حفظ نماید.
مطالعه این کتاب را به علاقمندان حوزه سیاست و حقوق و فلسفه توصیه میکنم. در ضمن به نظرم این کتاب میتواند بعنوان یک منبع فرعی درسی در مقطع کارشناسی ارشد علوم سیاسی برای درس اندیشه سیاسی استفاده شود. کاری که احتمالا اینجانب در ترمهای آینده انجام خواهم داد.
کتاب نامبرده در پنج فصل با سرفصلهایی چون: «مبنای مشترک در جستجوی بحث»، «تروریسم و حقوق بشر»، «دین و کرامت انسانی»، «مالیات و مشروعیت» و «آیا دموکراسی در آمریکا ممکن است؟» گردآوری و به همراه یک موخره به پایان رسیده است.
آیا دموکراسی در آمریکا ممکن است؟، رونالد دورکین/محمود حبیبی، خشایار دیهیمی.
برگرفته از سایت مدرسه اقتصاد
Comments