كارگردان در اين فيلمنامه با هنرپيشه خود «پاسكال بونتيزر» بدون آن كه فيلمنامه را به براي خواندن در اختيارش گذاشته باشد، وارد گفت وگو میشود و با او درباره فيلمي كه قرار است، ساخته شود، گفت وگو میكند.
سینما هیچوقت جایگزین متن نخواهد شد–گیرم که در پس سینما همچو قصد و کوششی هم باشد. پیشبرندهی بیچون و چرای تصاویر فقط متن است، نفس سینما هم همینرا میگوید. در توان سینما نیست که بر متن فائق بیاید، سینما فاقد همچو درایتی است. امکان ندارد که سینما با توانایی نامحدودِ متن همارز شود. سینما هراسان است، میکوشد تا بلکه پاسخگوی هوش وافر تماشاگران باشد. سینما در چشمانداز خود چیزی جز برهوت سینما ندارد. سینما، با سرمایهی کلان چندین و چند میلیاردی، از این امر بدیهی غافل است که: آنچه در بیرون سینما میگذرد با آنچه در درون سینما میگذرد بههم پیوستهاند. امروزه تماشاگر میداند که سینما آلوده به سرمایهگذاریهایی میلیاردی است، میداند که نظام تولید و مضمون فیلم هر دو از یک قماشاند.
قصهی فیلم کامیون، قصهی رویارویی با این نوع سینما است.
زنِ فیلم کامیون هم میداند که قصهی عشق و آنچه سببساز سخن گفتن از عشق باشد از میان رفته است. مدام درپی ایناست که بداند کیست و چهکس میتواند باشد. هیچ مرجع و مبنایی برایش باقی نمانده تا با اتکاء به آن بتواند یک هویتِ ممکن برای خود کسب کند... مسافر سرراهی است.
در تکاپو است این زن، در عین زوال زندگی، در تکاپوی عشق.
کامیون: فیلمنامه همراه با مصاحبه مارگریت دوراس-میشل پرت
نام اصلی: Le Camion; suivi de Entretien avec Michelle Porte
نویسنده: مارگریت دوراس
مترجم: قاسم روبین
ناشر: نشر نیلوفر
تاریخ انتشار: ۱۳۹۲
۹۴ صفحه