شخصیت اصلی رمان «ایشان» مردی است به نام سینا بهرهمند که حافظهاش انباشته از قصههای محیرالعقول و عجیب و غریب مادربزرگش، سنگینبانو، است. سینا با افسانههای سنگینبانو بزرگ شده است، اما افسانهها کمکم چنان بر ذهنش سنگینی کردهاند که از قصههایی شیرین و سرگرمکننده به کابوسهایی هراسانگیز بدل شدهاند و او را به تشویش و اضطراب دچار کردهاند. در این میان سینا در پی کشف رازی از دل این قصههاست. او میکوشد حقیقتی را از دل وهم کشف کند و از همین روست که دست به قلم میبرد و مینویسد. او، چنانکه خود در مقام راوی میگوید، نمینویسد تا با همینگوی و بهرام صادقی رقابت کند. او مینویسد چون میخواهد سنت قصه را در خانوادهای که با مرگ مادربزرگ بیقصه شده است تداوم دهد. او همچنین مینویسد تا بلکه قصههای نیمهکارهمانده مادربزرگش را کامل کند یا درواقع پایان ناگفتۀ این قصهها را کشف کند. ماجرا از این قرار است که سینا میخواهد همچون پدربزرگش، حکیم حافظ بهرهمند، حکیم بشود. او درصدد است که رازِ حکیمشدنِ پدربزرگ را کشف کند؛ رازی که مادربزرگ آن را از او پنهان نگه داشته و سینا فقط اینطور شنیده که پدربزرگ، بر اثر کشتیگرفتن با موجودی غریب به نام مردآزمای و شکست آن موجود، صاحب نیروهایی شده که از آنِ مردآزامای بوده است. سینا اما از چندوچونِ این ماجرا چیزی نمیداند. او به دل گذشته و افسانههای گذشته سفر میکند تا قدم در آینده بگذارد. او به پس میرود تا به پیش برود.
ایشان
- نویسنده: احمد ابوالفتحیناشر: نیماژزبان اصلی: ادبیات فارسینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1400256 صفحهنوبت چاپ: 1