کتاب بیخود و بیجهت یک اتوبیوگرافی اثر وودی آلن است. وودی آلن در «بیخود و بیجهت» از کودکی خود تا روزهای حضور در دنیای سینما و تئاتر و تلویزیون و استندآپ کمدی را روایت کرده است. او در این کتاب از پدر و مادرش، عشق به موسیقی و شهرت میگوید. در متن پشت جلد کتاب میخوانیم: بالاخره وارد جهان شدم. جهانی که هیچوقت توش احساس راحتی نخواهم کرد، هیچوقت نمیفهممش و هیچوقت نه تأییدش میکنم و نه میبخشمش. آلن استیوارت کُنیگزبرگ، متولد اول دسامبر ۱۹۳۵ البته راستش من سی نوامبر نزدیکای نیمهشب به دنیا اومدم ولی والدینم تاریخ رو دادن جلو که یه روز به نفعم بشه. این کار هیچ منفعتی تو زندگیم نداشت. ترجیح میدادم به جاش یه ارث گنده برام بذارن. گرچه خونوادهم تو بروکلین زندگی میکردن، من تو بیمارستانی در برانکس به دنیا اومدم. ازم نپرسید چرا مادرم کشونکشون رفت تا برانکس که منو بندازه تو طشت. شاید بیمارستانه بشقاب مجانی میداده. ولی بههرحال، مادرم کشونکشون از بیمارستان برانکس برنگشت، بلکه همونجا تا دمِ مرگ رفت. درواقع، تا چند هفته اوضاع به مویی بند بود ولی اونطور که خودش میگه، آب خوردن مکرر باعث شد دووم بیاره. فقط همین یکی رو کم داشتیم که پدرم تنهایی منو بزرگ کنه. احتمالاً تا الان فهرست جرائمم به کلفتی تورات شده بود. گرچه با وجودِ داشتن پدر و مادری مهربون، باز هم خیلی عصبی بزرگ شدم. چرا؟ نمیدونم.
بی خود و بی جهت
- نویسنده: وودی آلنناشر: نشر شورآفرینزبان اصلی: ادبیات انگلیسینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1399390 صفحه