جیمز دوتی جراح مغز و اعصاب و نویسنده کتاب جادوی ذهن، براساس رشته و شغل خود، نحوه استفاده از اصول عصب شناسی را برای رسیدن به اهداف بررسی کرده است. او با زبانی ساده سعی کرده با استفاده از داستان زندگی خود، پیام‌های علمی و فلسفی خود را به مخاطب انتقال دهد.در این کتاب، داستان کودکی سخت و فقیرانه دکتر دوتی روایت می‌شود که با مشکلات زیادی مواجه بوده‌است. آشنایی دکتر با زنی به نام روث باعث می‌شود اصول در ظاهر ساده اما عمیقی را یاد بگیرد. این اصول روش‌هایی برای تمرکز، شفقت نسبت به خود و دیگران و توجه آگاهی بوده است. دکتر دوتی با بهره‌گیری از این اصول و تلاش فراوان موفق می‌شود رشته پزشکی قبول شود و به یک جراح مغز و اعصاب حرفه‌ای تبدیل شود. هدف نویسنده از بیان شرایط زندگی خود، اثبات قدرت عجیب ذهن برای تغییر شرایط زندگی است. البته زمانی قدرت ذهن تاثیرگذار خواهد بود که با نگرش مثبت، تلاش و پشتکار همراه باشد. او بر این باور دارد که ذهن قدرت بازسازی مغز را دارد و می‌‌تواند مسیرهای عصبی جدید ایجاد کند.