نوستالژی اصطلاحی برای بیان دوری و دلتنگی و به معنای رنج بیخبری است، از من، دوری و نمیدانم چه بر تو میگذرد. از وطنم دورم و نمیدانم آنجا چه میگذرد. آیا تا به حال از زادبوم خود دور ماندهاید؟ در دورماندگی، کوندرا از دوری و بیخبری از سرزمین مادری و بازگشت به آن برایمان میگوید. آیا دورماندگی، همواره فراق زدگی و غم غربت را در پی دارد؟ آیا در دنیای امروز میتوان ادیسه، حماسه بنیان گذار نوستالژی را درک کرد؟ در این رمان، نویسنده از بیخبری میگوید: بی خبری از وطن، بیخبری از یکدیگر و بیخبری از خویشتن خویش. شخصیتهای اصلی داستان از موقعیت کنونی زندگی بشر ناخرسندند: از آسمان خراشهایی که جای چشم انداز روستایی را گرفتهاند، از موسیقی بدل شده به قیل وقال و از احیای نظام سرمایهداری… گرچه زبان مادری او زبان چک است، کوندرا از ۱۹۹۳ آثارش را به زبان فرانسه مینگارد و خود را نویسندهای فرانسوی میداند. رمان دورماندگی نیز که در سال ۲۰۰۰ نگاشته شده، از این قاعده مستثنا نیست…
دورماندگی
- نویسنده: میلان کوندرامترجم: سحر بهشتیناشر: روشنگران و مطالعات زنانزبان اصلی: ادبیات فرانسوینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1399167 صفحهنوبت چاپ: 4عنوان اصلی: Ignorance