بس نبود، همان بس نبود که از خانه رانده بودمش؟ انتقام خود را گرفته بودم... همان بس بود دیگر! اما خیر، قوزبالاقوز، پدرش هم مرد. نمیگوییم مرگ او تقصیر من بوده است: اما خوب من هم در این امر تا اندازهای مسئول بودهام، بعد بچه از دست رفت؛ تازه به سختی از بستر بیماری برخاسته بود كه این نامرد آن بيآبرویی را زیر خانهی او به راه انداخت! لازم بود آنقدر او را تحقیر كند؟ چه كسی این ماموریت را به او داده بود؟
رانده شده
- نویسنده: لوئیچی پیراندلومترجم: آزاده آل محمدناشر: روشنگران و مطالعات زنان، دامونزبان اصلی: ادبیات ایتالیایینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1401220 صفحهنوبت چاپ: 1عنوان اصلی: Lesclusa