خانم آلیس مک درموت در «ساعت نهم» داستان جوان ایرلندی‌ای به نام جیم را روایت می‌کند که در یک بعدازظهر زمستانی، شیرهای گاز آپارتمان خودش را در بروکلین باز می‌گذارد تا بنا به دلایل شخصی خودش به همه یادآوری کند که آدم خودش است و ساعات زندگی‌اش تنها متعلق به خودش می‌باشد! او با این کار و مسدود کردن درب ورودی خانه با یک کاناپه، در اثر گاز گرفتگی جان خود را از دست می‌دهد، درحالی که همسر باردارش آنی برای خرید بیرون از خانه است. وقتی آنی باز می‌گردد آتش‌سوزی گسترده‌ای آنجا را فرا می‌گیرد و خوشبختانه آنی و راهبه‌های آن ساختمان که برای کمک آمده بودند نجات پیدا می‌کنند. مک درموت در رمان ساعت نهم با غوطه‌ور کردن خوانندگان در جزئیاتی جذاب و خواندنی، دنیایی محدود، ساده و از دست رفته را تداعی می‌کند.