داستان رمان شام (۲۰۰۶) در شهر کوچک پرینگلس میگذرد که زادگاه سزار آیرا است و کودکیاش در آن گذشته است. مکانهایی که در متن آمده است همه وجود خارجی دارد و بعید نیست که بسیاری از «نام»ها هم واقعی باشد، البته با این توضیح که آیرا در رمانهایش بیشتر واقعیت را در خیال و خیال را در واقعیت میگوید. سزار آیرا را در کار گرداندن داستانهایش بر محوری در میانهی عناصر متافیزیکی و امور ملموس استاد نامیدهاند و گفتهاند در بداههسازی چنان جسارتی به خرج میدهد که آنچه برای دیگران دیواری خشتی مینماید، برای او دنیایی از امکانات نویسندگی میگردد. شام از جمله رمانهای اوست که این دو صفتش را بهخوبی مینمایاند.
«خلاصه، به قبرستان میرفتند، زیرا برایشان گفته بودند که مردگان خودبهخود از گورها بیرون میآیند. خبر مانند خیالبافی نوجوانان سخت بعید مینمود و با اینهمه راست بود. دربانی که خبر خطر را رسانده بود به شنیدن همهمهای از آن آگاه شده بود که آهستهآهسته سراسر گورستان را برمیداشت. از کلبهاش بیرون رفته بود تا ببیند چه خبر است و هنوز از حیاطخلوتِ کاشیکرده، که نخستین ردیف درختان سرو به آن میرسید، نگذشته بود که سروصدای بلند و پیوستهی سنگ و فلز بر زمزمههای هراسانگیز افزود و در عرض چند ثانیه همهی صداها به هم پیوست و غوغایی گوشخراش گشت که در دور و نزدیک طنین میانداخت و از نزدیکترین ردیف تاقچهها تا راهروهای دوردست گورها به فاصلهی کموبیش یک کیلومتر به گوش میرسید. پنداشت که زمینلرزه باشد، اتفاقی که هرگز در ناحیهی پرینگلس نیفتاده بود، اما دریافت که خطا کرده است زیرا کاشیهای زیر پایش ذرهای نمیجنبید و همان وقت زیر نور ماه دید که سروصدا از چیست. سنگهای مرمرین تاقچهها جابهجا میشد، از پهلو برمیخاست و فرومیافتاد و میشکست. تابوتهای درون دخمهها میترکید و تسمههای آهنینشان میگسست، درها به نیرویی از درون دخمهها تکان میخورد، قفلها میشکست و شیشهی پنجرهها خرد میشد. سرپوش تاقچهها کنار میرفت، میافتاد و بامبی بر زمین میخورد. درهای دخمهها به چنان شدتی گشوده میآمد که صلیبهای سیمانی و فرشتگان گچین به هوا پرتاب میشد.»
میانگین امتیازات:
(0 رایدهنده)
جملات منتخب
Keep your visitors in the know. Want to make this content your own? Just add your images, text and link
Keep your visitors in the know. Want to make this content your own? Just add your images, text and links, or connect to data from your collection.
Keep your visitors in the know. Want to make this content your own? Just add your images, text and links, or connect to data from your collection.
Keep your visitors in the know. Want to make this content your own? Just add your images, text and links, or connect to data from your collection.
Heading 6

محمد چرمشیر
نمایشنامهنویس
متولد 1339
یادداشتها
نظرات کاربران
هنوز نظری ثبت نشده است.
نام کاربر
متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر متن نظر
Sept. 23, 2023 at 11am
Botany in The Developing World
Avenir Light is a clean and stylish font favored by designers. It's easy on the eyes and a great go to font for titles, paragraphs & more.
Sept. 23, 2023 at 11am
امتیاز شما به این محصول
برای ثبت نظر خود، لطفا وارد یا عضو شوید.