شخصیت ویرانگر کار خود را انجام میدهد؛ تنها کاری که از آن پرهیز میکند آفریدن است. درست به همان سیاق که آفریننده جویای انزواست، ویرانگر را باید پیوسته مردم در میان گرفته باشند، همان گواهان کارایی او. شخصیت ویرانگر یک علامت است. درست همانطور که علامت سهوجهی از هر سو در معرض باد است، او نیز در معرض سخنان یاوه قرار دارد. مصونداشتن او از این سخنان بیهوده است. شخصیت ویرانگر علاقهای به فهمیدهشدن ندارد. او کوششهایی را که در این زمینه میشود سطحی میانگارد. اینکه حرفش را نفهمند نمیتواند به او آسیبی رساند. برعکس، او خود موجب آن میشود، درست به همان سیاق که معابد، همان نهادهای ویرانگر دولت، چنین میکردند. شایعه، این خردهبورژواییترینِ پدیدهها، تنها ازآنرو پیش میآید که مردم اشتیاق ندارند حرفشان اشتباه فهمیده شود. شخصیت ویرانگر کجفهمی را تاب میآورد؛ او به شایعه پروبال نمیدهد.
متافیزیک جوانی و چند مقاله دیگر
- نویسنده: والتر بنیامینمترجم: ترجمه محسن ملکیناشر: نشر ناهیدزبان اصلی: ادبیات آلمانینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1400242 صفحهنوبت چاپ: 1عنوان اصلی: Selected writing