زمانی یک درخت قرمز وجود داشت - یکی از بزرگترین و بلندترین درختان جهان و یکی از قدیمیترین درختان. تقریباً هزار سال پس از ریشه زدن درخت، دختری به نام جولیا وجود داشت که به او پروانه می گفتند. پروانه هنگام کاوش در جنگل مورد علاقه اش، در بیشه ای از درختان کهنسال سرگردان شد. یک درخت شاخه های شکسته و یک "X" آبی بزرگ در کنارش داشت. قرار بود خرد شود. پروانه از درخت بالا رفت. اگر در درخت زندگی می کرد، قطع نمی شد. این داستان جولیا باترفلای هیل و لونا است، درخت قرمزی که او به مدت دو سال در آن زندگی کرد و هرگز پایین نیامد. یعنی تا زمانی که آینده لونا امن نبود.
من و لونا
- نویسنده: جنی سو کاستسکی شاومترجم: زهرا آذرخشناشر: کتابخورهازبان اصلی: ادبیات انگلیسینوع جلد: شومیزتاریخ انتشار: 140340 صفحهنوبت چاپ: 1عنوان اصلی: Luna & Me