پنجمین کتاب از مجموعه داستانهای هفت گانهٔ هری پاتر نوشته جوآن رولینگ میباشد. این کتاب طولانیترین رمان این مجموعهاست و نسخهٔ آمریکایی آن از ۸۷۰ صفحه تشکیل شده و ترجمهٔ فارسی آن حدود ۱۲۵۰ صفحه که توسط انتشارات کتابسرای تندیس با ترجمهٔ ویدا اسلامیه در سه جلد به چاپ رسیدهاست. ماجرای این رمان پس از بازگشت لرد سیاه اتفاق میافتد که گروهی از جادوگران دوباره به ریاست آلبوس دامبلدور محفل ققنوس که گروهی برای مبارزه با ولدمورت است را به وجود آوردهاند. این کتاب یکی از سیاهترین و تلخترین ماجراهای هری پاتر میباشد. در پایان کتاب با سازمان اسرار آشنا میشویم که بسیار هیجان انگیز و شگفت است و در وزارت سحروجادو نبرد اعجاب آوری بین لرد ولدمورت و آلبوس دامبلدور در میگیرد و بالاخره ما درمی یابیم که ولدمورت برای پیشگوییای که سبیل تریلانی در آن اعلام کرده بود که تنها کسی که میتواند ولدمورت را شکستی ابدی بدهد در آخرین روز ژوییه به دنیا آمده است و پدر و مادر این پسر قبلا سه بار در برابر ولدمورت مقاومت کردهاند، میخواست هری را در سن یک سالگی به قتل برساند. در این داستان دلورس آمبریج که از وزارت سحر و جادو برای معلمی دفاع در برابر جادوی سیاه در مدرسه هاگوارتز انتخاب شده است، کم کم از طرف وزارت سحر و جادو رتبهاش بالاتر میرود. او قوانین سختی در مدرسه ایجاد میکند. او هری را برای تنبیه مجبور میکند که با خون خودش روی دست خودش حک کند من نباید دروغ بگویم. در اواخر داستان فرد ویزلی و جرج ویزلی از مدرسه فرار میکنند و نام خود را زبانزد خاص و عام میکنند. در این داستان هاگرید که با خانم ماکسیم به ماموریتی برای صلح دادن غولها به سفر رفته است با گراوپ برادر غول او که هیچ چیز را بلد نیست بر میگردد و از هری و هرمیون و میخواهد که به او الفبا یاد بدهند! در اواخر داستان بلاتریکس لسترنج پدر خوانده هری یعنی سیریوس بلک را به قتل میرساند آلبوس دامبلدور با لرد ولدمورت درگیر میشود.
هری پاتر و محفل ققنوس، جلد سوم
نویسنده: جی کی رولینگ
مترجم: ویدا اسلامیه
ناشر: نشر کتابسرای تندیس
داستان بلند
چاپ اول: 1390
414 صفحه