هوای قریه بارانیست/ کسی از دور میآید/ کسی از گل بوته های نور میآید/ نگاهش بوی جنگل های باران خورده را دارد/ و وقتی گیسوانش را رها در باد می سازد دل من سخت میگرد ./ هوای قریه بارانیست ./ درها را کمی وا کن . . که عطر گلها بپیچد در رواق من ./ که شاید خیل لک لک ها نشیند در رواق من ./ هوای قریه بارانیست ./ جمیله جان میبینی که ساحلها چه خاموشست ./کنار کوچه ها دیگر گل لادن نمیروید .
هوای قریه بارانی ست
- نویسنده: احمدرضا احمدیناشر: اتفاقزبان اصلی: ادبیات فارسینوع جلد: شومیزقطع: پالتوییتاریخ انتشار: 1401170 صفحهنوبت چاپ: 2