"انگار فقط پری قادر بود با مرگ خودش این ترکیب رنگارنگ و ناهمگون از یاران دیرینش را در فضایی از صمیمیت بازآفریند.
به دوران نوجوانی و جوانیم بازگشتم. به دورانی که فضای لطیف و رنگارنگ پری مرا با ادبیات آشنا، به طبیعت و خورشید و ماه دلبسته، به آزاد اندیشی و سنت شکنی آگاه و توجهام را به مسایل اجتماعی و سیاسی جلب کرد. به خود آمدم، انگار پری را دوباره بازیافتم اما پری دیگر نبود.
در ان محفل هیچکس به زاری و مویه ننشست. شعری از حافظ و فروغ خوانده شد و دوستان و یاران پری از خاطراتشان گفتند.
از آن شب بود که خیال خاطرات دوستان پری رهایم نکرد.
در نخستین سالگرد مرگ پری توانستم دوازده نوشته از این خاطرهها گرد آورم. با تعدادی از نقاشیها و طرحهای پری. [...] پس از ان بود که به تشویق پارهای از دوستان و با این استدلال که مجموعۀ این خاطرات بیان دورهای از تاریخ سرزمین ماست، به فکر انتشار آن افتادم."
( صفحۀ 2 و 3)
پری حاجبی
نویسنده: ویدا حاجبی تبریزی
زندگینامه و خاطرات
چاپ اول: 2004
100 صفحه