امیرحسن چهلتن در نهم مهرماه ۱۳۳۵ در شهر تهران به دنیا آمد. «در خانوادهای دستبهدهن بزرگ میشود، در برخورد با هراسهای اجتماعی و فقر اقتصادی زخمی تازه برمیدارد.» (میرعابدینی، ۱۳۸۷، ص ۴۶۴) شاگرد ممتاز رشتهی ریاضی که شعر میگفت و از دوستی که پدرش کتابفروشی داشت کتاب قرض میگرفت. در هجدهسالگی برای ادامهی تحصیل در رشتهی مهندسی برق وارد دانشگاه شد و در دوران دانشجویی دو مجموعه داستان کوتاه منتشر کرد: صیغه (۱۳۵۵) و دخیل بر پنجرهی فولاد (۱۳۵۷).
«این کور و کچلها که من میبینم ریختهاند به اسم هنرپیشه (به نشانهی بیزاری شکلکی در میآورد ) همهشان هم با چارقد و نمیدانم چی! … حتی توی رختخواب!… (به هیجان میآید) و بعد هم با این سینمایی که ما داریم، به زمین میخورد، بعد شوهرش با یک من ریش و سبیل به جای آنکه زیر کتفش را بگیرد و بلندش کند همسایهها را خبر میکند. خاله خانباجیها میآیند خرکشش میکنند.»
6,90€Price