top of page

کودکی من، اثر جاودان ژک برل

كودكى من گذشت‏ از یکنواختی تا خاموشى‏ از تكريم‌‏هاى دروغين‏ تا فقدان مبارزه‏

زمستان پنهان مى‌‏شدم ‏ در دل خانه‏‌ى بزرگ‏ كه لنگر انداخته بود ميان نيزارهاى شمالى‏

تابستان، نيمه‌‏برهنه‏ اما به‌‏راستى محجوب‏ مى‏‌شدم ‏سرخ‏پوست اما مى‌‏دانستم‏ كه عموهاى شكم‌‏سيرم‏ غرب دورِ را از من ربوده بودند

كودكى من گذشت‏ زنان در همان آشپزخانه‏ که من در آن خواب چين را مى‏‌ديدم‏ شام به شام فرسوده‌ مى‏‌شدند مردان پنیر می‌خوردند‏ و در دود تنباكو فرومى‌‏رفتند در سکوت می‌نشستند مردان خردمند و به من بی‌اعتنا بودند


منى كه هر شب‏‏ بیهوده زانو می‌زدم اندوهم را مى‌‏نواختم‏ به پاى بستر زيادى بزرگم مى‏‌خواستم سوار قطارى شوم‏ اما هرگز نشدم‏

كودكىِ من گذشت‏ از اين خدمتكار به آن خدمتكار تعجب می‌کردم که آیا‏ این‌ها انسانند یا گیاهند؟ و باز هم تعجب می‌کردم‏ از اين دايره‌ی خانوادگى‏ كه از اين مُرده به آن مُرده پرسه مى‏‌زدند و جامه‌ی سوگ به تن داشتند

آری من متعجب بودم‏ كه چرا من هم عضوى از اين گل‌ه‏ام‏ كه به من گريستن را مى‌‏آموخت‏ گله‏اى كه خوب مى‌‏شناختم‏ چشمانم چشم چوپان‏ اما دلم دلِ بره بود

و كودكىِ من خروشيد نوجوانى فرارسيد و ديوارِ خاموشى‏ به صبحگاهى فروريخت‏

نخستين گُل از راه رسيد و نخستين دختر نخستين دل‌باخته‏ و نخستين ترس‏

پرواز مى‏‌كردم، سوگند مى‏‌خورم‏ سوگند مى‏‌خورم كه پرواز مى‌‏كردم‏ دلم آغوش باز کرده بود وحشی نبودم دیگر من

و سپس جنگ از راه رسيد و امشب این منم و این هم شما

ژَك بِرِل‏

ترجمه: تينوش نظم‏جو مهشاد مخبرى‏ تدوین: امید کشتکار

کاری از نشر ناکجا

اسب‌های پشت پنجره

نشر نی

18,90€

614034_103e8f4ab0ae4536a38b319d3eb437ed~

محصولات جدید

Image-empty-state_edited.png
نشر چشمه

9.9$

Image-empty-state_edited.png
نشر چشمه

9.9$

Image-empty-state_edited.png
نشر چشمه

9.9$

Image-empty-state_edited.png
نشر چشمه

9.9$

bottom of page