top of page

نتایج جستجو

246 results found for "مراد فرهاد"

  • بخشی از کتاب “بابام هیچ وقت کسی را نکشت” نوشته ژان لویی فرونیه

    مامان برایم تعریف کرد که وقتی متولد شدم نفسم بالا نمی‌آمد و بابام مرا مثل یک خرگوش از پا آویزان کرده باید دوروبر یکسالی داشته باشم، خوشحال به‌نظر می‌رسم، هیچ‌خطری مرا تهدید نمی‌کند، من با بابام هستم، او بعضی وقت‌ها می‌گفت که می‌خواهد اول سر مامان را زیر آب کند و بعد هم سر مرا، چون من بچۀ ارشدش بودم، اما

  • نقدی بر آواز کشتگان

    تحقیقی آقای اسماعیلی ( نشانه‎هایی که نویسنده می‌دهد با شخصیت زنده‌یاد اسماعیل شاهرودی، شاعری که در سکوت مرد ماقبل پایان که دقیق ودرست و حساب‌شده پیش رفته‌است، یک‌باره با یک بازنگری سرسری به واقعه ۳۰ تیر و ۲۸ مرداد شوخی دلهره‌آور مرد زیباروی ساواکی در حمام زندان به‌عنوان لحظات پایانی رمان شناخته میشود.

  • بخشی از کتاب “خاطرات سری آدریان مول” نوشته سو تاونسند

    مرده شورِ اين شانس مرا ببرند، درست جايي زده كه تو چشم همه است.

  • بخشی از کتاب “بعد از زلزله” نوشته هاروکی موراکامی

    کاتاگیری که مرد کوتاه قد و لاغری بود و تقریباً بیش از یک متر و پنجاه و هفت سانت قد نداشت در مقابل او

  • بخشی از کتاب “همسر اول” نوشته فرانسوا شاندرناگور

    اگر شوهرم را با تابوت و دعا به خاك مي‌سپردم، دوستانش از من حمايت مي‌كردند، مرا در آغوش مي‌گرفتند… اما شگردهاي مادرش و عبارات منحصر‌به‌فردي كه از قول اجدادش مي‌گفت؛ اصطلاحات فراموش‌شده و چيزهاي ناقصي كه مرا

  • روی تختخواب ما

    پنجه به در می‌کشیدند و در باز نمی‌شد و کارشان بالا گرفته بود؛ سر همان ساعت؛ درست بعد از آن که شنیدم مرد می‌دوید و مرا هم می‌کشید و من هم انگار دیگر می‌دویدم. می‌دویدیم روی پل٬ به سمت حافظ. اصلا نمی‌تواند کت یک مرد امپالسیو باشد. باید یکی دیگر بخرم. یک کت مناسب. دربست می‌گیرم. نه٬ بنان کور بود اما طوری بود٬ صورتش شاید٬ همه‌ی اعضای صورتش شاید که انگار همه را٬ زن خودش را و زن مرا و مرا و دوست‌پسر زن مرا مقصر کور شدنش می‌دانست و من انگار تاب آن شماتت را نداشتم و شاید از بس همیشه

  • بخشی از کتاب “مرگ آرام” نوشته سیمون دوبوار

    بوست بود و از پاریس مرا می‌خواست و گفت: «مادرتان تصادف کرده است.» آن روز برایم شگفت نبود که مامان خود را ناتوان حس کند، آنچه مرا ناراحت می‌کرد این بود که او تابستان بدی با لحنی مردد پاسخ داد. پروفسور ب گوشی را گرفت: یکشنبه صبح او را عمل می‌کند.

  • بخشی از کتاب “جاده کمربندی” نوشته هانری بشو

    او از داخل کوله‌پشتی‌اش یک دسته طناب تابیده شده تا احساس خلا زیرِپا مرا دچار پریشانی و وحشت کند.

  • بخشی از کتاب ” از دویدن که صحبت می‌کنم در چه موردی صحبت می‌کنم “

    وقتی با بی‌انصافی از من انتقاد می‌شود (حداقل از نقطه نظر خودم)، و کسی که مطمئناً مرا می‌شناسد این کار تصور نمی‌کنم اکثر مردم شخصیت مرا دوست داشته باشند. حداقل برای منی که سال‌ها چندین رمان نوشته‌ام نمی‌توانم تصور کنم که کسی مرا برای شخصیت خودم دوست داشته حتی وقتی کسی مرا دوست ندارد خوشحال نیستم. اما این داستان دیگری دارد. فقط وقتی کار عملی به من محول می‌شود و ماهیچه‌هایم درد می‌گیرند (و گاهی فریاد می‌زنند) کنتور افکارم به‌سرعت

  • نامش «آنتیگون» است و باید بازی کند

    می‌اندیشد که به زودی خواهد مرد، می‌اندیشد که جوان است و دوست دارد مانند همه جوانان زندگی کند. کند… و از وقتی این پرده بالا رفته است، او احساس می‌کند با سرعتی سرگیجه آور از خواهر خود ایسمن که با مرد کرئون مردد است. کمبود بیشتر به این دلیل در متن سوفوکل به چشم می‌آید که سوفوکل، کرئون را در حد و اندازه آدمی ‌این سان مردد

  • در مصائب «ساعدی» بودن

    وی پیش از آن مسئولیت انتشار چند روزنامه فرقه از جمله فریاد و صعود را به عهده داشت. آهسته آهسته در خود تپید و تپید تا مرد. » ساعدی پس از انقلاب تا مدت‌ها تحت تعقیب بود و به گفته خودش چندین اما ساعدی مرد و با رفتنش اندوهی بزرگ از خود به جا گذاشت. غلامحسین ساعدی در سال‌های ابتدایی کارش، نوشته‌های خود را با نام گوهر مراد امضا می‌کرد. به ما مجوز اجرا داد که از نام ساعدی در تبلیغات استفاده نکنیم و روی پوستر‌ها، نویسنده نمایش را گوهر مراد

  • بخشی از کتاب “روز گودال” نوشته‌ی شکوفه آذر

    جاده‌ی پشت خانه مامان باز هم دارد کتاب‌های مرا روی بند آویزان می‌کند. بعد به خنده رو به ما می‌کرد و می‌گفت: «مرا یاد خزینه‌های قدیمی می‌اندازد که تویش پُرِ جن بود.»

Perse En Poche
La Librairie du Monde Persan​

11 Rue Edmond Roger, 75015 Paris
Métro : Commerce ou Charles Michel

Tel : 01.45.74.99.86


info@naakojaa.com

با روش‌های زیر می‌توانید از ناکجا خرید کنید

  • Facebook Clean
  • Twitter Clean
  • White Instagram Icon
  • White YouTube Icon

ناکجا نام ثبت شده موسسه اتوپیا است و مطالب تولیدی این سایت طبق قوانین حقوقی کشور فرانسه محافظت می شوند.

© Copyright 2012-2022 Naakojaaketab.com, All rights reserved

bottom of page