
نتایج جستجو
487 results found with an empty search
- رنج بیپایان بهائیان در رمان "قطار چهارشنبهها" - مقاله ای از اسد سیف
انیسا دهقانی در "قطار چهارشنبهها" با دستمایه قرار دادن زندگی خانوادهای بهائی در ایران، از رنجی میگوید که همچنان قربانی میگیرد. اسد سیف، منتقد ادبی، به زوایای مختلف و درهمآمیزی تاریخ و ادبیات در این رمان پرداخته است. تاریخ از حادثهها میگوید، از "آمدند و سوختند و بردند" مینویسد. در تاریخ اما نمیتوان یافت که یورش و یغما چه تأثیری بر هستی اجتماعی مردم گذاشت. آنان این یورش را چگونه تاب آوردند، در درون آنان چه گذشت وقتی که عزیزان خویش را کشته، اسیر و یا در بند یافتند؟ آوارگی و گرسنگی را چگونه پشت سر گذاشتند؟ و اینجاست که داستان سر برمیکشد تا نانوشتههای تاریخ را بنویسد، و از درون انسانها، از عشقها و ناکامیها، از شادیها و ناخوشیها بگوید. از این منظر میتوان فصل مشترک و یا تفاوت تاریخ و داستان را بازیافت. به تاریخ که بازگردیم، در پی انقلاب و حاکمیت جمهوری اسلامی بر ایران، نظام نوبنیاد اسلامی در ویژگی دشمنتراشیهای خویش، در کنار دیگر دشمنان داخلی و خارجی، بهائیان را نیز به عنوان دشمن اسلام بازیافت و کوشید برنامه ناتمام بهاییکشی را که بیش از صد سال در این کشور سابقه داشت، به پایان برساند. پس بازداشتها، اعدامها، اخراجها و ممنوعیتها، تخریب خانهها و باغها، تخریب قبرستانها و مصادره اموال بهائیان آغاز شد. دریغ و درد که بهائیان خود خاطرات زندان و یا زندگی در ایران بعد از انقلاب خویش را کمتر نوشتهاند. در بیشتر خاطرات زندان که در چهار دهه گذشته از زندانیان سیاسی منتشر شده، حضور بهائیان در زندانها دیده میشود، اما اینکه چرا آنان خود در این رابطه چیزی نمینویسند و یا کمتر مینویسند، بر من معلوم نیست. قطاری که سر بازایستادن ندارد انیسا دهقانی در رمان "قطار چهارشنبهها" با دستمایه قرار دادن هستی اجتماعی بهائیان در ایران، پا جا پای تاریخ گذاشته است. آنچه را او از حوادث تاریخی وام گرفته، طبیعیست در خیالپروریهای داستانی از تاریخ فاصله گرفته باشد، ولی این بدان معنا نیست که حوادثی مشابه و چه بسا هولناکتر از این در این کشور اتفاق نیفتاده و نمیافتد. اگر بدانیم که نویسنده خود نیز سالها در زندان مشهد زندانی بوده، آنگاه میتوان دریافت که چه بسا حوادث این رمان تجربههایی هستند که به داستان در آمدهاند. این موضوع آنگاه جدیتر میشود که در خوانش رمان احساس میکنیم دادههای آن با حوادثی تاریخی همسان هستند و خبر آنها را زمانی شنیدهایم. از آن گذشته، روند بازداشتها، بازجوییها و دادگاههای بهائیان به همین شکلی است که در این رمان آمده و کم و بیش تمامی زندانیان بهایی چنین تجربهای را پشت سر گذاشتهاند. قطار چهارشنبهها داستان زندگی خانوادهای چهار نفره است در ایران. این چهار تن به همراه بازجویی که پس از سالها شکنجه و کشتار از کار اخراج میشود و به کانادا مهاجرت میکند، راویان رمان هستند. روایتهای آنان در ۵۷ فصل، از زندگی در ایران پس از انقلاب، این رمان را شکل میدهد. پدر خانواده، متین فردوسیان که زمانی در "فولاد مبارکه" کار میکرده، ده سال زندان را با تکیه بر ایمان مذهبی پشت سر گذاشته و همچون قهرمانی اسطورهای از زندان آزاد شده است. اگرچه بر اثر شکنجههای شبانهروزی به انواع بیماریهای جسمی گرفتار آمده، کلیههایش آسیب دیده و چشمانش کمسو شدهاند، اما همچنان وفادار به اعتقادات دینی خویش، صبورانه جهانی بهتر را آرزو دارد مادر پزشکیست که به عنوان بهایی راه ادامه کار بر او بسته شده است، مجبور شده مطب را ببندد و از ادامه طبابت باز ماند. در ده سالی که شوهر در زندان به سر میبرد، با هزاران رنج کوشیده تا زندگی بر فرزندان مشکل نگردد. حاصل چنین فشارهایی جز روانی پریش چیزی به همراه نداشته است. مادر در بهترین شرایط با کمک انواع قرصاعصاب به زندگی ادامه میدهد. پسر خانواده از ادامه تحصیل در ایران باز میماند، زیرا بهائیان حق تحصیل در ایران ندارند. دانشگاهی زیرزمینی که بهائیان در ایران تأسیس کردهاند نیز در چند یورش رژیم و بازداشت استادان ساکن ایران این دانشگاه، از ادامه فعالیت باز میماند. در چنین شرایطی پسر تصمیم میگیرد از ایران خارج شود و در کانادا به تحصیل ادامه دهد. دختر خانواده نیز از ادامه تحصیل در رشته پزشکی بازمانده، ولی بهرغم آرزوی پدر و مادر حاضر به ترک ایران نیست و در چنین کشاکشی سرانجام به زندان گرفتار میآید. دیدار بازجو با قربانی داستان از آنجا آغاز میشود که متین فردوسیان برای معالجه کلیه به کانادا سفر میکند و در آنجا بر حسب اتفاق روزی در پارک نزدیک خانه پسرش با پیرمردی ایرانی آشنا میشود که استاد بازنشسته دانشگاه است. فردوسیان که چشمانش کمسو است، این مرد را نمیشناسد، اگرچه صدای او برایش آشناست. نمیداند که او همان بازجوییست که ده سال زندگی را بر او تلخ گردانیده است. دوستی بازجو با قربانی بخش تراژیک این رمان است. سبزواری بازجوی مسلمانی بوده که با ایمان به دشمن بودن بهاییها بیش از ده سال در زندانها شکنجهگر بوده است. او در سیمای بهاییها نه انسان، بلکه دشمنی را میدیده که قصد دارد راه را بر ظهور "امام زمان" ببندد. او در آموزشگاه حجتیه چنین آموخته است. پدرش، تا آنجا که او به یاد دارد و شنیده است، شیخی بوده گرویده به آیین بهایی که همسر و فرزندان را تنها گذاشته، راه سفری بیبازگشت را در پیش گرفته بوده است. وابستگیبازجو به "انجمن حجتیه" باعث میشود تا از کار کنار گذاشته شود و در نهایت به کانادا مهاجرت کند. خواننده درنمییابد که او در این سالها چقدر از ایمان نخستین خویش فاصله گرفته، ولی میبیند که مشروب نیز مینوشد. در هر دیدار و در هر گفتوگویی بازجو به گذشته خویش بازمیگردد و یادهای او از دوران بازجویی و شکنجه فردوسیان زنده میشوند. بر خواننده اما معلوم نیست که آیا هنوز برای او متین فردوسیان همان "بهایی لجن" است یا نه. یادماندههای فردوسیان از سالهای زندان، در تکمیل حوادث زندان به کار گرفته میشوند. او به سرنوشت اعتقاد دارد و بر این باور است که نباید علیه آن جنگید. برای او در زندگی نخست ایمان و بعد همسر و فرزند قرار دارند. فکر میکند "همهچیز در ید اراده الهی" است و "سعادت عذاب کشیدن برای ایمان لیاقت میخواهد". او با باور به ایناصل بهائیت که "دروغ شرمسارت میکند"، در برابر شکنجه سکوت اختیار میکند تا شرمسار تاریخ نگردد. و حال دو مؤمن، یکی در آستانه مرگ و آن دیگر شکنجهگری راندهشده، در برابر هم قرار دارند. ایمان و شک اگرچه هستی بهائیان در ایران موضوع بنیادین رمان است، ایمان و شک در لایهای دیگر، در سرتاسر رمان حضوری پنهان، اما ملموس دارد. زندگی پدر چنان با ایمان او در هم تنیده که او بدون هیچ شکی، با آرمانی که در سر دارد، رنج و آزار سالیان را تاب میآورد، به این امید که سرانجام روزی درد به پایان خواهد رسید. بازجو و به همراه او بیشتر کسانی که پروژه کشتار بهائیان و دیگر دشمنان اسلام را در زندان و در جامعه پیش میبرند نیز در چنان ایمانی غوطهورند که جنایت حاصل آن است. فرزندان اما آگاهانه گام پیش میگذارند و میکوشند بر زمینی زندگی کنند که آیندهشان بر آن بنا میگردد. در همین شکهاست که "سرزمین مادری" را ترک میگویند، بیآنکه حتی از اعتقاد دینی خویش بگذرند. با تبدیل آن به امری شخصی در هستی، ترجیح میدهند به جای زندان و شکنجه و اعدام، با ترک ایران، شهروند کشوری باشند که حقوق شهروندی آنان را پاس میدارد. حضور شک در این رمان پنداری با نسلها نیز در رابطه است. نسل جوان با شک در دادهها، آینده خویش را رقم میزند. نسل گذشته اما در آن درهمریزی آرزوها را میبیند؛ آرمان در برابر واقعیت. شک در این رمان تنها با بودن و یا نبودن در رابطه نیست، با چگونگی بودن در پیوند قرار میگیرد. پنج راوی رمان در واقع پنج صدای مختلف را در بیان همین موضوع نمایندگی میکنند. این را نیز باید گفت که "قطار چهارشنبهها" داستان اختلاف نسلها هم هست. در این رمان فرزندان در برابر والدین قرار نمیگیرند، اما در رفتارهایشان شک میکنند. اگر چه رمان در ۳۵۲ صفحه به پایان میرسد، ولی چرخه آزار و کشتار بهائیان در ایران بیهیچ وقفهای در کار است و این داستان همچنان ادامه دارد و هر هفته "قطار چهارشنبهها" تهران را به مقصد ترکیه ترک میگوید. "قطار چهارشنبهها" را نشر "ناکجا" در فرانسه منتشر کرده است. کتاب قطار چهارشنبه ها را در سایت ناکجا در لینک زیر تهیه کنید: https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D9%82%D8%B7%D8%A7%D8%B1-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7 منابع: dw.com Naakojaa Wikipedia
- زندگینامه و از بهترینهای آلبر کامو؛ به بهانه تولد ۱۱۰ سالگی وی
۷ نوامبر ۱۹۱۳ تا ۴ ژانویهی ۱۹۶۰ - الجزایری-فرانسوی آلبر کامو فیلسوف و رماننویس برجستهی فرانسوی - الجزایری بود که با نوشتههای پرشمار خود تأثیری بسزا بر جریانهای فکری اروپا در قرن بیستم گذاشت. کامو در سال 1957 برندهی جایزهی نوبل ادبیات شد. دو کتاب «بیگانه» و «طاعون» از مشهورترین آثار وی به شمار میروند. زندگینامه آلبر کامو آلبر کامو (Albert Camus) در دهکدهای کوچک در الجزایر چشم به جهان گشود. او هنوز به یکسالگی نرسیده بود که پدرش در جنگ جهانی اول، در جریان نبرد نخست مارن، کشته شد. پس از این فقدان، کامو همراه با برادر بزرگتر و مادرش به شهر الجزیره نقل مکان کردند. آنها در الجزیره، در محلهای فقیرنشین، همراه با مادربزرگ و دایی معلولشان در خانهای کوچک زندگی میکردند. آلبر کامو در مقطع ابتدایی معلمی برجسته به نام لویی ژرمن داشت. کامو با کمک این معلم دلسوز، توانست بورسیهی تحصیلی معروفترین دبیرستان شهر الجزیره را کسب کند. او سی و چهار سال بعد، جایزهی نوبل ادبیات خود را به پاس قدردانی از نخستین معلمش، به لویی ژرمن تقدیم کرد. آلبر کامو در شانزدهسالگی با سرمایهی اندکی که از شغلهای مختلف به دست آورده بود، آپارتمان کوچک خانوادگیشان را ترک گفت و زندگی مستقل خود را آغاز کرد. پس از گذشت مدت زمانی اندک، او به عنوان دانشجوی فلسفه وارد دانشگاه الجزیره شد. بیماری سل سلامتی کامو را با تهدیدی خطرناک مواجه کرده بود؛ از همین روی، او پس از کسب مدرک دانشگاهیاش، به استراحتگاهی در آلپ فرانسه رفت. پس از بازگشت از اروپا، آلبر کامو مطالعات ادبی خود را گسترش داد. وی بسیاری از آثار کلاسیک ادبیات فرانسه و نویسندگان برجستهی زمان خود را مطالعه کرد او مدت کوتاهی (از سال 1934 تا 1935) عضو حزب کمونیست الجزایر بود. سیر نویسندگی آلبر کامو آلبر کامو با نگارش نمایشنامهای با هدف حمایت از جنبشهای طبقهی کارگر، وارد دنیای نویسندگی شد. او کمی پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، مشاغل مختلفی را از قبیل سردبیری یک نشریه، نویسندگی در روزنامه، ویراستاری و گزارشگری موضوعات سیاسی تجربه کرد. وی برای برخی از آثار اولیهی ژان پل سارتر مرورهای درخشانی نوشت. او همچنین، مجموعه مقالات مهمی درمورد شرایط مسلمانان ساکن در سرزمین قبایلی به انتشار رساند. آلبر کامو به سبب نوشتههای تأثیرگذار و بعضاً پرحاشیهاش که در نشریههای مشهور به چاپ میرسیدند، بین دوستداران هنر و ادبیات چهرهای شناختهشده به حساب میآمد. او نخستین رمان خود را با عنوان «بیگانه» در سال 1942 به چاپ رساند. این کتاب به محض انتشار، با استقبالی کمنظیر از سوی مخاطبان و اغلب منتقدان مواجه شد. مدت زمان زیادی از نگارش بیگانه نگذشته بود که آلبر کامو در همان سال، مقالهی تأثیرگذار «افسانهی سیزیف» را منتشر کرد. رمانهای «طاعون» و «سقوط»، نمایشنامهی «کالیگولا» و جستار فلسفی «انسان طاغی» از دیگر آثار برجستهی آلبر کامو به شمار میروند. آلبر کامو در چهار ژانویهی 1960، زمانی که تنها 46 سال داشت، بر اثر سانحهی رانندگی درگذشت. مقبرهی او در گورستان لومارین، در جنوب فرانسه واقع شده است. از بهترینهای آلبر کامو بیگانه شخصیت اصلی کتاب، یک مرد فرانسوی/الجزایری بی تفاوت به نام مورسو است که با عباراتی چون «شهروند رام شده ی فرانسه در آفریقای شمالی» و «مرد مدیترانه ای» توصیف شده است؛ هرچند مورسو به ندرت از فرهنگ سنتی مدیترانه بویی برده و در آن سهیم می شود. او در مراسم خاک سپاری مادرش حضور می یابد و چند روز بعد، مردی عرب را که درگیر تنازعی با یکی از دوستانش بوده، در الجزیره ی تحت اشغال فرانسوی ها به قتل می رساند. مورسو محاکمه و به اعدام محکوم می شود. داستان به دو بخش قبل و بعد از قتل تقسیم شده و به صورت اول شخص، توسط شخصیت اصلی روایت می شود. کتاب بیگانه، چهار بار به زبان انگلیسی و همچنین به زبان های متعدد دیگری ترجمه شده و یکی از برترین آثار کلاسیک قرن بیستم به حساب می آید. روزنامه ی لوموند فرانسه، رمان بیگانه را در در رتبه ی نخست صد کتاب برتر قرن قرار داده است. لینک کتاب: https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%A8%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-4 سقوط ژان باتیست کلامنس در رستورانی به نام «مکزیکو سیتی» با غریبهای - که در اصل خواننده کتاب است- آشنا میشود و داستان زندگی خود را برای او بازگو میکند. ژان باتیست تعریف میکند وقتی چندی پیش به کار وکالت میپرداختهاست، زندگی سرشار از خودباوری داشته و در کنار انجام کارهای نیکی که آشکارا به چشم میآمده، از درون، خود را از دیگران برتر و هوشمندتر میشمردهاست. «ژان باتیست کلامنس»، در نیمه شبی هنگامی که در دریای خودباوری غوطه میخورد و از پیادهروی خود احساس خوشبختی میکند، به پلی میرسد. زنی برآب خم شده بود. نظری زیبا پسندانه به پشت گردن زن میکند و میگذرد، پنجاه متری که دور میشود، صدای فرو افتادن و برخورد جسمی را با سطح آب میشنود. بی هیچ اقدامی میگذرد و عمل خود را توجیه میکند. بدین سان، سقوط آغاز میشود و او مرحله به مرحله آن را شرح میدهد. میفهمد که دیگر دوستی ندارد، فقط شریک جرم دارد. از دیگران متنفر میشود… آنگاه سرگردانی آغاز میگردد. به دورویی خود پی میبرد. به جستجوی راه گریز میپردازد. نیاز به اعتراف آزارش میدهد، اضطراب روی میآورد، احساس مرگ میکند. دست به کارهای مشغول کننده و فراموشی آور میزند، ولی سقوط ادامه مییابد. لینک کتاب: https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%B3%D9%82%D9%88%D8%B7-5 طاعون وقایع رمان در شهری از الجزایر به نام اُران رخ میدهد و از زبان راوی که بعدها خود را دکتر ریو معرفی میکند نقل میشود. کتاب با توضیحی از مردم و شهر آغاز میشود و سپس به زیاد شدن تعداد موشها در شهر و مرگ آنها اشاره میکند. آقای میشل، سرایدار منزل دکتر ریو بر اثر بیماریای با بروز تاولها و خیارکها میمیرد و مرگ چند نفر دیگر با همین علائم باعث میشود دکتر ریو علت مرگ را بیماری احتمالاً مسری بداند و کمی بعد دکتر کاستل این بیماری را طاعون تشخیص میدهد. با سستی مسئولین برای واکنش، بعد از مدتی در شهر طاعون و وضع قرنطینه اعلام میشود. با اعلام وضع قرنطینه، اعضای خانوادههای زیادی از هم جدا ماندند. عدهای اقدام به فرارهای متوالی کردند و عدهای تا جایی که میتوانستند با بیماری مبارزه کردند. ژان تارو یکی از مسافرانی بود که همراه با دکتر ریو اقدام به تشکیل سازمان بهداشتی داوطلبی برای مقابله با بیماری میکند. کشیش شهر، پدر پانلو، با ایراد سخنرانی در آغاز اعلام وضع طاعون مردم را به گناه محکوم میکند و طاعون را مجازاتی برای همگان میخواند که به علت گناه کردن و توبه نکردن مردم نازل شده بود. بنابراین طاعون را تربیت کننده و اقدام علیه آن را بیفایده خواند و از مردم خواست آرامش خود را حفظ کنند که این ارادهٔ خداوند است و باقی کارها با خداست. اما... لینک کتاب: https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%B7%D8%A7%D8%B9%D9%88%D9%86 مجموعه کتابهای آلبر کامو را در سایت ناکجا در لینک زیر بررسی کنید: https://www.naakojaaketab.com/search-results?q=%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%B1+%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%88&type=products منابع: Wikipedia Ketabrah Naakojaa
- زندگینامه و بهترین کتابهای پاتریک مودیانو
۳۰ ژوئیهی ۱۹۴۵ - فرانسوی پاتریک مودیانو فیلمنامهنویس و نویسندهی سرشناس فرانسوی است که در سال 2014 موفق به دریافت جایزهی نوبل ادبیات شد. پاتریک مودیانو را بهعنوان یکی از چهرههای شاخص ادبیات فرانسه میشناسند. از جمله مطرحترین آثار پاتریک مودیانو میتوان به کتابهای «برای اینکه در محله گم نشوی» و «خیابان بوتیکهای خاموش» اشاره کرد. زندگینامه پاتریک مودیانو پاتریک مودیانو (Patrick Modiano) در سال 1945 از مادری بلژیکی و پدری یهودی که اصالتاً اهل ایتالیا بود، متولد شد. مادر پاتریک مودیانو بازیگر بود و پدرش، آلبرتو مودیانو، ارتباط نزدیکی با سازمان گشتاپو و چندین گروه خلافکار داشت. پاتریک مودیانو دوران کودکی آسانی نداشت. مادرش زنی سرد و پرخاشگر بود و توجهی به جهان کودکانهی او نمیکرد. پاتریک مودیانو بیشتر وقت خود را برای تحصیل در مدارس شبانهروزی میگذراند و در سال 1957 با غم فوت برادر کوچکترش روبهرو شد. علاقهی او به ادبیات و نویسندگی خیلی سریع شکل گرفت. پاتریک مودیانو با یکی از دوستان مادرش به نام رمون کنو رابطهای نزدیک داشت. رمون کنو یکی از نویسندگان مشهور فرانسوی بود که در آن زمان پاتریک مودیانو را به انتشارات گالیمار معرفی کرد و او موفق شد از طریق این آشنایی، نخستین کتاب خود را در سال 1968 راهی بازار کند. پس از آن بهطور تقریبی هر سال یک کتاب جدید منتشر کرد. آثار پاتریک مودیانو جزو آثاری هستند که توانستهاند هم تحسین منتقدان و هم علاقهی مخاطبان را به خود جلب کنند. کتابهای پاتریک مودیانو جوایز بسیاری را از آن خود کردهاند. او در سال 1972 برندهی جایزهی بزرگ آکادمی فرانسه برای ادبیات شد. در سال 1978، جایزهی معتبر فرانسوی گنکور برای رمان «خیابان بوتیکهای خاموش» به پاتریک مودیانو رسید، اما او حتی به این جایزه هم بسنده نکرد. پاتریک مودیانو سرانجام در 9 اکتبر 2014 از سوی آکادمی نوبل بهعنوان برنده جایزه نوبل ادبیات اعلام شد. پس از دریافت جایزهی نوبل، نام پاتریک مودیانو بیش از پیش بر سر زبانها افتاد و آثار او با سرعت بیشتری به زبانهای گوناگون ترجمه شدند. در ایران نیز ترجمهی آثار پاتریک مودیانو با کتاب خیابان بوتیکهای خاموش در سال 1380 آغاز شد و تا امروز آثار متنوعی از او به زبان فارسی ترجمه شدهاند. معرفی معروف ترین آثار پاتریک مودیانو خیابان بوتیکهای خاموش گمشده، که در عنوان این رمان از پاتریک مودیانو به چشم می خورد، در واقع کارآگاهی است که شخصیت اصلی رمان خیابان بوتیک های خاموش می باشد. گای رولاند، مبتلا به فراموشی است و از زندگی اش، قبل از شروع کار به عنوان یک بازپرس خصوصی، تقریبا هیچ خاطره ای در ذهن ندارد؛ حتی نام و ملیتش هم بر او پوشیده است. اما حالا، پس از صرف زمانی طولانی در حل و فصل کردن مشکلات دیگران، گای تصمیم می گیرد تا گره های زندگی خود را بگشاید. لینک کتاب: https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%88%D8%AA%DB%8C%DA%A9-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B4 محلهی گمشده این رمان واگویههای نویسندهای است که بعد از ۲۰ سال با نامی جعلی به وطنش، پاریس، بازگشته تا قراردادی با یک ناشر ژاپنی بنویسد. این سفر که ظاهرا در ابتدا بنا بوده خیلی کوتاه باشد بهتدریج طولانی میشود. راوی انگار باید چیزی را پیش از بازگشتش به انگلیس پیدا کند. چیزی که ظاهرا در سرزمینی است که ترکش کرده ولی در واقع در درون خود اوست، شاید هم خود اوست. راوی ۲۰ سال است که از همه دوستان و آشنایانش در پاریس بریده، نامش را تغییر داده و با هویتی جعلی زندگی کرده است و حتی زبانش را هم تغییر داده و اکنون به زبان انگلیسی حرف میزند و کتاب مینویسد. در این رمان زبان مسئله مهمی است. لینک کتاب: https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%DB%8C-%DA%AF%D9%85%D8%B4%D8%AF%D9%87 رختکن کودکی جیمی سارانو در رادیو کار میکند. او آدمی است که دیگر لذتی از زندگی نمیبرد و بیخیال امروز و فردا شده است روزی با دختری آشنا میشود و این دختر او را گاه و بیگاه به گذشته میبرد و ماجرای عشق قدیمیاش به یک هنرپیشه را برای او تداعی میکند. در این یادآوریها پازل زندگی جیمی کمکم برای خواننده تکمیل میشود. آدمها در قصههای مودیانو معمولا بدون خانواده و در نتیجه خیلی تنها هستند. از گذشته فرار میکنند و دلبسته امروز و فردا نمیشوند. پاتریک مودیانو که دقیقاً پس از جنگ جهانی دوم متولد شده است، یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین نویسندگان فرانسوی نسل خویش است. آثار مودیانو که مخاطبین فراوان و وفاداری در سرتاسر دنیا پیدا کرده، بهطور مستقیم با دوران اشغال پاریس از طرف نازیها پیوند خورده است. رمانهای مودیانو در جوی از ابهام، تردید و دودلی اتفاق میافتند که موجودات و اشیا بهطور عمیقی آشفته و سردرگماند. مضامین اصلی و محوری نوشتههای او عبارتاند از یاد و خاطره، فراموشی، احساس گناه، زمان، هویت دوگانه که متأثر از فضای حاکم بر پاریس در دوران اشغالِ از طرف آلمانیها یعنی سالهای بین ۱۹۴۰ تا سال ۱۹۴۴ است. لینک کتاب: https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%B1%D8%AE%D8%AA%DA%A9%D9%86-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%DB%8C آثار موجود از پاتریک مودیانو را در لینک زیر جستجو کنید: https://www.naakojaaketab.com/search-results?q=%D9%BE%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%88%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%88 منابع: Wikipedia Naakojaa Ketabrah
- زندگینامه و معرفی معروف ترین اثر انوره دو بالزاک
۲۰ مهی ۱۷۹۹ تا ۱۸ اوت ۱۸۵۰ - فرانسوی انوره دو بالزاک نویسندهی پُرکار و پرآوازهی قرن نوزدهم فرانسه، پایهگذار رئالیسم در اروپا و خالق کتابهای بینظیری چون «آرزوهای بر باد رفته» و «بابا گوریو» است که در عمر کوتاهِ 51سالهی خود، تأثیر شگرفی بر ادبیات فرانسه و جهان گذاشته است. زندگینامه انوره دو بالزاک انوره دو بالزاک (Honoré de Balzac) در خانوادهای متوسط در شهر تور فرانسه به دنیا آمد. از 8 تا 14سالگی در مدرسهی شبانهروزی به تحصیل پرداخت. در سال 1814 بههمراه خانواده به پاریس رفت و دو سال دیگر به تحصیلات خود ادامه داد. پس از آن، به مدت سه سال نزد یکی از دوستان خانوادگی به کار وکالت پرداخت. در سال 1819 پدر بالزاک بازنشسته شد و خانوادهی او به دلایل مالی، ناگزیر خارج از پاریس سکنی گزید. انوره دو بالزاک با وجود عدم تمایل خانواده، کار در وکالت را رها کرد و در پاریس ماند تا نویسندهی مشهوری شود. در آن دوره، دو ژانر خاص از رمانها، هم از نگاه منتقدان و هم از نظر عموم مردم، مورد استقبال بود: رمانهای تاریخی و رمانهای شخصی که در آنها زندگی یک فرد خاص با جزئیات روایت میشود. انوره دو بالزاک در ابتدا، با پیروی از والتر اسکات، به نوشتن رمانهای تاریخی پرداخت که در آن توفیقی نیافت و خود، بعدها از آن به عنوان «مزخرفات ادبی» یاد کرد. پس از آن بود که به نوشتن رمانهای شخصی روی آورد. آثار اولیهی انوره دو بالزاک که در آن ایام برای گذران زندگی نوشته میشد، چندان از اقبال و همراهی خوانندگان برخوردار نشد. پس بالزاک تصمیم گرفت در حوزهی نشر و چاپ به فعالیت بپردازد که این کار نیز جز ناکامی مالی و بدهی فراوان، نتیجهای برای وی در بر نداشت. انوره دو بالزاک در سال 1829 اولین اثر قابل توجه خود، «فلسفهی زندگی زناشویی» را منتشر کرد. پس از انتشار رمان «چرم ساغری» در سال 1831 و دستیابی به شهرت، انوره دو بالزاک تمام وقت خود را صرف نوشتن کرد. مناسبات اجتماعی، روابط عاشقانه و مرگ انوره دو بالزاک با وجود اینکه انوره دو بالزاک ساعتهای طولانی در روز را به نوشتن میگذراند، همچنان زمانی را به برقراری روابط اجتماعی و شرکت در میهمانیها و محافل اختصاص میداد. او به دلیل مهارت خود در داستانسرایی و آشنایی با شخصیتهای مشهوری نظیر ویکتور هوگو، در محافل پاریس چهرهای محبوب بود. انوره دو بالزاک در طول زندگی خود با زنان متعددی روابط عاشقانه داشت که هر یک به نوعی بر زندگی او تأثیر گذاشته یا الهامبخش شخصیتهای داستانهای وی شدند. اولین عشق او ماریا دوفرسنی بود، نویسندهای که با مردی بسیار مسنتر از خود ازدواج کرده بود. ماریا در سال 1834 دختر بالزاک، ماری-کارولین، را به دنیا آورد. مادام دو برنی زنی بسیار مسنتر از انوره دو بالزاک بود که در دوران دشواریها و پیش از به شهرت رسیدن انوره، در جایگاه مادر و معشوقهای همراه، حمایتهای مالی و معنوی بسیاری از وی کرد. از میان زنانی که انوره دو بالزاک به آنها دلبستگی پیدا کرده بود، با کنتس اولین هانسکا، همسر یکی از ملاکین لهستانی، مکاتبات طولانیمدتی برقرار کرد و در نهایت، در سال 1850 و در زمان بیماری بالزاک، این دو با یکدیگر ازدواج کردند. انوره دو بالزاک به علت ساعتهای کار طولانی و عادات نامناسب روزانه، همیشه از بیماری و مشکلات جسمانی در رنج بود. وی در 18 اوت 1850 در حالی که 51 سال بیشتر نداشت، از دنیا رفت و در آرامستان پرلاشز در پاریس به خاک سپرده شد. معرفی معروف ترین اثر انوره دو بالزاک باباگوریو کتاب باباگوریو، رمانی کلاسیک نوشته ی اونوره دو بالزاک است که نخستین بار در سال 1835 به انتشار رسید. این رمان جاودان، داستان تراژیک پدری را روایت می کند که عشق افراطی اش به دو دخترش، او را به ورطه ی نابودی می کشاند. رمان علاوه بر این موضوع، به نجیب زاده ای جوان اما فقیر می پردازد که برای به دست آوردن ثروت خود به پاریس آمده است. این جوان با گذشت داستان با گوریو دوست شده و وارد زندگی او و دخترانش می شود. کتاب باباگوریو با ارائه ی داستانی بسیار جذاب، جامعه ای را در کانون توجه قرار می دهد که جاه طلبی و پول پرستی را ارزش های خود می داند. لینک کتاب: https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D8%A7%DA%AF%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%88 آثار موجود از انوره دو بالزاک را در لینک زیر جستجو کنید: https://www.naakojaaketab.com/search-results?q=%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%B2%D8%A7%DA%A9&type=products منابع: Wikipedia Naakojaa Ketabrah
- شرحی از ژان تولی و بهترین آثارش
شرح زندگی ژان تولی (توله) (متولد ۲۶ فوریهی ۱۹۵۳، سنلو، مانش، فرانسه) تصویرگر، فیلمساز، نویسنده، کارتونیست و مجری تلویزیونی اهل فرانسه است. این نویسنده بیش از بیست رمان و کتاب تحسینشده، از جمله کتاب مشهور مغازهی خودکشی را در کارنامهی خود به ثبت رسانده است. بسیاری از آثار تولی در تئاتر یا سینما مورد اقتباس قرار گرفتهاند و کتابهای او نیز در ۲۴ کشور ترجمه شدهاند. تولی به واسطهی فعالیتهای ادبی و سینمایی خود برندهی جوایزی از جمله جایزهی prix trop virilo شده است. او همچنین نویسندهی کتابهای دیگری از جمله دهکدهی آدمخواران، فرشتهی سمی، کتابی بر پایهی زندگینامهی شاعر فرانسوی، پل ورلن و بیوگرافی افرادی از جمله آرتور رمبو و فرانسوا ویون است. بسیاری از منتقدان اعتقاد دارند که ژان تولی کلمات را چنان باورپذیر در دهان شخصیتهایش میگذارد که آنها را برای مخاطب سرشار از زندگی میکند. میل او به داستانهای گروتسک و ترسناک به خوبی شناخته شده است، اما تولی نوشتههای خود را به خوبی با سبکی ملموس و احساس شوخطبعی مینگارد. تولی در در سنلو به دنیا آمد و در آخگویی بزرگ شد. والدین او از مبارزان کمونیست بودند، با این حال فراشان یک شهرداری کمونیستی بودند. تولی که با استانداردهای زمان کودکیاش یک دانشآموز بد محسوب میشد، به اندازهی کافی خوششانس بود که توسط یک معلم خوشذوق تشویق شود که به مدرسهی نقاشی برود. در سال ۱۹۷۸، ژان تولی به موسسهی L'Écho des Savanes پیوست و تصاویر گزارشهای مربوط به بارژوتها و همچنین کتاب کمیک افرادی از فرانسه و جاهای دیگر را خلق کرد. این کتاب کمیک در جشنوارهی آنگولم در سال ۱۹۹۰ برندهی جایزهی کمک استثنایی به تجدید ژانر کمیک استریپ شد. هنگامی که L'Écho des Savanes منحل شد، تولی با Circus که یک نشریهی ماهانه بود، از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۶ همکاری کرد. در آن زمان، او کتابهای دختران شب و سیتا جاوا را نیز منتشر کرد. پس از دریافت جایزه در سال ۱۹۹۰، تولی تصمیم گرفت برای رفتن به تلویزیون، کشیدن کمیکها را رها کند. کتابهای ژان تولی در آغاز دههی ۱۹۹۰، الیزابت ژیل، ناشر انتشارات جولیارد، پس از دیدن ژان تولی در تلویزیون، او را متقاعد کرد که شروع به نوشتن کند. از آن پس سیزده رمان تولی به کمک انتشارات جولیارد منتشر شدند. اولین رمان او، رنگینکمان برای رمبو، در سال ۱۹۹۱ منتشر شد و در سال ۱۹۹۶ نیز خود ژان تولی اقتباسی از این کتاب را به عنوان یک فیلم بلند تولید کرد. رمان عزیزم نیز توسط کریستین کریر در سال ۲۰۰۷ برای ساخت فیلمی سینمایی مورد اقتباس قرار گرفت. تولی از آن زمان به بعد، تمام وقت خود را به نویسندگی اختصاص داده است. ژان تولی نویسندهای بود که تماممدت خود را در دفترش در قلب منطقهی ماریس حبس میکرد و به نوشتن میپرداخت. همین وقف نویسندگی شدن، باعث شد او کتابهای دیگری از جمله قصیدهای برای پدری فراموششده (۱۹۹۵)، کادر (۱۹۹۹) و قوانین جاذبه (۲۰۰۳) را منتشر کند. او همچنین با نوشتن کتاب موسیو مونتسپان (قربانی پادشاه خورشید) منتشرشده در سال ۲۰۰۸، موفق به دریافت جایزهی بزرگ پالاتین برای رمان تاریخی شد و این کتاب توانست در ۲۵۰ هزار نسخه به فروش برسد. داستانهای تولی با الهام از حقایق و شخصیتهای واقعی، نوعی از سینما را جذب میکنند که او میتواند داستانهای خود را به آن عرضه کند، بدون آنکه دخالت مستقیمی در نحوهی تولید فیلمها داشته باشد. ژان تولی همچنین در برخی فیلمها مانند رومن (۱۹۹۷) و پنهان (به کارگردانی میشائیل هانکه، ۲۰۰۵) نقش بازیگر را نیز به عهده داشته است. در سال ۲۰۱۳، ژان تولی با نوشتن داستان پادشاه نفرینشده، چارلز نهم به همراهی ریچارد گورینیو در قالب کمیک استریپ که چارلی ۹ نام داشت، ژانر جدیدی را تجربه کرد که در سال ۲۰۱۴ نیز با آلبوم Je, François Villon که توسط لوئیجی کریتون طراحی شده بود، ادامه یافت. تولی با وجود داشتن کارنامهای درخشان، بیشتر به واسطهی نوشتن کتاب مغازهی خودکشی شناخته شده است. مغازهی خودکشی یک رمان کمدی سیاه است که در سال ۲۰۰۶ منتشر شده و به ۱۹ زبان نیز ترجمه شده است. داستان این فیلم در شهری تقریبا آخرالزمانی در آینده، در جهانی رخ میدهد که از تغییرات شدید آبوهوایی رنج میبرد، جایی که تقریبا همهی ساکنانش به نوعی افسرده محسوب میشوند. شخصیتهای اصلی این رمان، اعضای خانوادهی توواچه هستند که نام آنها برگرفته از سه نفر از مشهورترین افرادی هستند که خودکشی کردهاند: پدرسالار «میشیما توواچه» که قرار است یادآور شخصیت یوکیو میشیما، نویسندهی مشهور ژاپنی باشد، پسر بزرگ خانواده، «ونسان توواچه» که یادآور ونسان ونگوگ، نقاش مشهور است و دخترشان «مرلین توواچه» که یادآور شخصیت مرلین مونرو، بازیگر مشهور هالیوود است. پسر کوچکتر خانواده نیز آلن نام دارد که نام ریاضیدان و رمزنگار بریتانیایی، آلن تورینگ را به مخاطب یادآوری میکند، اما در طول کتاب، داستان توسط همین پسر متحول میشود. مغازهی خودکشی در سال ۲۰۱۲ توسط پاتریس لوکنت برای ساخت یک فیلم انیمیشن با همین نام، مورد اقتباس قرار گرفت. ژان تولی اکنون با شریک زندگی خود، بازیگر فرانسوی سینما، میو میو، در منطقهی مارهی پاریس زندگی میکند. بهترین عناوین ژان تولی آدمخواران داستان آدمخواران براساس واقعهای هولناک نوشته شده که در ۱۸۷۰، در سالهای همان جنگ، در دهکدهای در جنوبغربی فرانسه رخ داده و نویسنده، علاوه بر مطالعۀ مدارک تاریخی، در خودِ دهکده نیز واقعه را از زبان نسلهای بعد شنیده و تصویر ناب و تکاندهندۀ آن واقعه را به داستان کشیده است. این جنگ با شکستِ مفتضحانه ناپلئون سوم و سقوطِ پاریس همراه بود. داستان کتاب آدم خواران از جایی شروع میشود که پسر یک خرده مالک به نام «آلن دو مونِی» که از قضا خود و خانوادهاش در منطقه به دلیل خدماتشان به روستائیان محبوبیت دارند، برای گشت و گذار و خریدن یک گوساله برای خانواده فقیری عازم روستا میشود. روستایی که از بخت بد دچار قحطی هم هست. لینک خرید: https://www.naakojaaketab.com/product-page/آدم-خواران مغازه ی خودکشی مغازهی خودکشی یک فانتزی سیاهِ تکاندهنده است که بعد از چاپ شدن در سالِ 2007، توجهِ فراوانی برانگیخت. رمانِ عجیبِ ژان توله (1953)، نویسنده و فیلمنامهنویسِ فرانسوی، هجوی است تمامعیار دربارهی مرگ و امید. رمان دربارهی یک دکانِ فروشِ ابزار و ادواتِ خودکشی است. همهجور خنزرپنزری در آن یافت میشود. از انواع سَم تا طنابهای دار، از انواعِ سلاحهای کمری مناسب برای انتحار تا ویروسهای کشنده. یک فروشگاه منحصربهفرد در زمان و مکانی نامعلوم. رمان گره خورده است به نامِ برخی از مهمترین چهرههای ادبی و هنری که خود را کُشتهاند؛ میشیما، مرلین مونرو، ونسان ونگوگ و... تقاضا بسیار زیاد است، تا اینکه روزی پسری وارد این مغازه میشود و با خودش تحولی به همراه میآورد. این روند پیش میرود تا سطرهای پایانی کتاب که ناگهان ضربهای خردکننده به مخاطب وارد میشود، ضربهای که غیرقابلپیشبینی است... رمانِ مغازهی خودکشی از درخشانترین آثارِ فانتزی سیاهیاست که در دو دههی گذشته در جهان و در این سبک نوشته شدهاست. حضور متراکمِ مرگ، تلاش برای ساختنِ امید به زندگی، نبردی نمادین و مملو از شوخیهای ظریف که در نهایت قرار است خواننده را میخکوب کند. لینک خرید: https://www.naakojaaketab.com/product-page/maghazeyehkhodkoshi برای دیدن تمامی کتابهای ژان تولی در سایت نشر ناکجا به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://www.naakojaaketab.com/search-results?q=ژان+تولی منابع: Naakojaa Wikipedia Taaghche
- زندگینامه و از بهترینهای ترومن کاپوتی
ترومن کاپوتی نویسندهی آمریکایی است که آثار او با چنان محبوبیتی مواجه شد که فیلمهای سینمایی مختلفی با اقتباس از آنها جلو دوربین رفت. از بهترین کتابهای ترومن کاپوتی میتوان به «تابوتهای دستساز» و «صبحانه در تیفانی» اشاره کرد. زندگینامه ترومن کاپوتی ترومن کاپوتی (Truman Capote) در 30 سپتامبر 1924 در آمریکا به دنیا آمد. پدر و مادر ترومن کاپوتی در نوجوانی او از هم جدا شدند و او در کنار مادر و ناپدریاش زندگی کرد. او حتی نام خانوادگی خود را از ناپدریاش گرفت. دوران کودکی ترومن کاپوتی بر نوشتههای او تأثیر بسیار زیادی گذاشت و او برای طرح داستانهایش از خاطرات کودکی خود استفاده میکرد. ترومن کاپوتی اولین داستان کوتاه خود را پس از ترک تحصیل و در سال 1945 نوشت و آن را در یک نشریه منتشر کرد. این داستان کوتاه با استقبال بسیاری مواجه شد و او توانست برای این داستان جایزهی او. هنری را به دست بیاورد. ترومن کاپوتی سه سال بعد و در سال 1948 اولین رمان خود را با نام «صداهای دیگر، اتاقهای دیگر» (Other Voices, Other Rooms) نوشت که این کتاب نیز تحسین منتقدان را در پی داشت. آثار سالهای پایانی زندگی ترومن کاپوتی هیچگاه به شهرت و محبوبیت آثار ابتدایی او نرسید، چرا که ترومن کاپوتی در اواخر زندگی خود دچار اعتیاد شد. او در 25 اوت سال 1984 در لسآنجلس درگذشت. از بهترینهای ترومن کاپوتی صداهای دیگر اتاق های دیگر «صداهای دیگر، اتاقهای دیگر» داستان پسری است سیزدهساله بهنام جوئل هریسون ناکس که در نیوارلینز بزرگ شده و بعد از مرگ مادرش به جنوب فرستاده میشود تا با پدرش زندگی کند، پدری که وقتی جوئل کودک بوده او و مادرش را ترک میکند. اما این تازه اول ماجرا است و وقتی جوئل به جنوب میرود تا پدرش را ببیند با فضا و آدمهای دیگری مواجه میشود که هریک گوشهای از داستان را به دست دارند. او به دیدن پدری میرود که خیال میکند سرحال و سالم است و هنگام دیدن او استقبالی باشکوه از او میشود، اما حقیقت چیز دیگری است: «نمیدانست انتظار چه چیزی را داشته باشد و میترسید. چون تا آن لحظه ناامیدیهای بسیاری را تجربه کرده بود.» https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AA%D8%A7%D9%82-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1 در کمال خونسردی زمانی که رمان در کمال خونسردی، نوشته ی ترومن کاپوتی، برای اولین بار در سال 1966 به انتشار رسید، این نویسنده، آن را «اولین رمان با داستان واقعی» نامید. نکته ی قابل توجه درباره ی این رمان، در میان خیل عظیم کتاب های داستانی، توانایی منحصر به فرد کاپوتی در آمیزش حقایق با مهارت های داستان سرایی است. در روز 15 نوامبر 1959 و در محله ی کوچک هالکوم واقع در کانزاس، 4 عضو خانواده ی کلاتر با شلیک های شات گانی که در فاصله ی چند اینچی از صورتشان قرار گرفته بود، به شکل وحشیانه ای به قتل می رسند. پس از قتل، هیچ انگیزه ی آشکاری برای این جنایت وجود نداشت و پلیس تقریبا به هیچ سرنخی نرسید. ترومن کاپوتی، همزمان با بازسازی قتل، بازپرسی ها و تحقیقاتی که به گرفتن و محاکمه ی قاتلین منجر شد، موفق به خلق تعلیقی حیرت آور و حسی شگفت انگیز از همذات پنداری می شود. https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%B3%D8%B1%D8%AF%DB%8C موسیقی برای آفتاب پرست ها ترومن کاپوتی استاد بیبروبرگرد داستاننویسی در همان سنتی بود که پیشگامانش چخوف و همینگوی بودند. جایی از زندگی فکر کرد دیگر دلیلی ندارد قصه بسازد، خود زندگی پر داستانهایی جذاب و بکر است که فقط باسد درست تعریفشان کنی تا به جان خواننده بنشینند و اثری ماندگار بر ذهنش بگذارند. این شد که شروع کرد به نوشتن از قصههای واقعی آدمهای دیگر، روایت ماجراهای شگفت زندگی غریبههایی که به نظرش یکه میآمدند. چند سالی بعدترش حتا گامی پیشتر رفت و به این نتیجه رسید که اگر خودش را بهتر از همه می شناسد، چرا اصلا بالا و پایینهای زندگی خودش و دوربریهایش را ننویسد. سالهای آخر عمرش یکسر به همین کار گذشت و حاصلش شد داستانهای این مجموعه، روایتهای پرکشش و ماهرانهی برخوردها و معاشرتهایش با کسانی که زندگی معمول و متعارفی تجربه نکردهاند، و مهمتر، روایتهایی از عمر خودش که یکی از غریبترین و غنیترین زندگیها را داشت. https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D8%A7-1 مجموعه کتابهای کامل کاپوتی را در سایت ناکجا در لینک زیر بررسی کنید: https://www.naakojaaketab.com/search-results?q=%DA%A9%D8%A7%D9%BE%D9%88%D8%AA%DB%8C&type=products منابع: Wikipedia Ketabrah Naakojaa
- زندگینامه و از بهترین کتابهای نادر ابراهیمی
زندگینامه نادر ابراهیمی نادر ابراهیمی در سال 1315 در تهران متولد شد. پدرش در دوران حکومت رضاشاه خلع درجه و از کرمان به مشکینشهر تبعید شده بود. با این حال ابراهیمی تحصیلات مقدماتی خود را در تهران گذراند و پس از اینکه در دبیرستان دارالفنون دیپلم ادبیاش را گرفت وارد دانشکدهی حقوق شد. البته پس از دو سال، از تحصیل در این رشته انصراف داد و در رشتهی زبان و ادبیات انگلیسی، لیسانس گرفت. این نویسندهی دغدغهمند از 13سالگی بارها بهعلت فعالیتهای سیاسی دستگیر و زندانی شد. نوشتن رمان و داستان بسنده نکرد و در زمینههای هنری دیگر نیز آثار فاخری از خود بهجای گذاشت. ارائهی آماری دقیق از تعداد مشاغل ابراهیمی کار سادهای نیست؛ زیرا او همواره در حال فعالیت در حرفههای مختلف بود. بهقدری که در دو کتاب «ابن مشغله» و «ابوالمشاغل» دربارهی وقایع زندگی و شغلهای مختلف خود توضیح داده است. به طور مثال، نادر ابراهیمی مدتی را به کارگری در چاپخانه، خطاطی، حسابداری در بانک و همچنین مدیریت یک کتابفروشی گذراند. جالب است که ابراهیمی، با وجود اشتغال در حرفههای مرتبط و نامرتبط با رشتهی تحصیلیاش، هرگز نوشتن را رها نکرد. او از 15سالگی نوشتن را آغاز کرد. نخستین کتاب نادر ابراهیمی در سال 1342 با عنوان «خانهای برای شب» توسط انتشارات روزبهان به چاپ رسید. یکی از داستانهای این کتاب با نام «دشنام» در میان مردم بسیار محبوب شد. پس از آن تا سال 1380 بیش از صد کتاب و مقالهی تحقیقی از ابراهیمی به چاپ رسید. این نویسنده با همکاری همسرش، فرزانه منصوری، «مؤسسهی همگام با کودکان و نوجوانان» را در زمینهی ادبیات کودک تأسیس و بهصورت کاملاً متمرکز در آن فعالیت کرد. هدف این مؤسسه پژوهش دربارهی رفتار و خلقوخوی کودکان بود. سرانجام، پس از سالها فعالیت پربار، در 16 خرداد 1387، نادر ابراهیمی پس از 9 سال درگیری با بیماری تومور در 72سالگی چشم از جهان فروبست. از بهترین کتابهای نادر ابراهیمی مجموعه داستان های کوتاه نادر ابراهیمی (جلد اول) اغلب مخاطبان کتاب و ادبیات نادر ابراهیمی را با داستانهای بلند میشناسند؛ چراکه از او رمانهای ماندگاری چون «آتشبدون دود»، « یک عاشقانه آرام»، «بار دیگر شهری که دوست میداشتم»، «چهلنامه کوتاه به همسرم» به یادگار مانده است. با این حال مجموعهداستانهای کوتاهی مانند «آرش در قلمرو تردید»، «مکانهای عمومی»، «افسانۀ باران»، «تضادهای درونی»، «خانهیی برای شب»، «رونوشت، بدون اصل»، «غزلداستانهای سال بد»، «فردا شکل امروز نیست»، «مصابا و رؤیای گاجرات» و «هزارپای سیاه و قصههای صحرا» نیز از او منتشر شده است که هر کدام ویژگیهای ممتازی دارد؛ داستانهایی که در دو جلد از سوی انتشارات روزبهان راهی بازار نشر شده است. https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C-%D8%AC%D9%84%D8%AF-%D8%A7%D9%88%D9%84 بار دیگر، شهری که دوست می داشتم "بار دیگر شهری که دوست می داشتم" داستانی عاشقانه از نادر ابراهیمی است که نخستین بار در سال 1345 انتشار یافت. داستان، داستان ترک دیار بخاطر عشق، بی وفایی و در نهایت بازگشت مجدد به زادگاه است. نثری شورانگیز و شاعرانه دارد که بر ماهیت داستانی اثر سایه انداخته است. داستان عشق ممنوعه ی پسرمردی کشاورز و دختر خان که زمانی که با مخالفت اطرافیان روبرو می شوند نیروی عشق آنها را وادار به ترک دیار می کند. عشق و افسوس و غم واندوه در تمامی اثر جریان دارد اما نویسنده مسائل دیگر چون عادات، معضلات و مشکلات اجتماعی و حتی سیاسی را نیز از نظر دور نداشته است، معضلاتی که همچنان بعد از گذشت سالها و با بازگشت مجدد راوی به زادگاهش، بر زندگی سایه انداخته است. این کتاب شامل سه فصل، باران رویای پاییز، پنج نامه از ساحل چمخاله به ستاره آباد و پایان باران رویا است. https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA-%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%85-2 آتش بدون دود ( هفت جلد) کتاب آتش بدون دود؛ جلد اول رمان بلندی از نادر ابراهیمی است که در هفت جلد نوشته شده است. جلد اول کتاب آتش بدون دود، سه کتاب اول به نامهای گالان و سولماز، درخت مقدس و اتحاد بزرگ است. نادر ابراهیمی در سه جلد اول از زیباییهای ترکمن صحرا صحبت میکند و در بخشهای بعدی، از مبارزات انقلابی معاصر در قالب داستانی خواندنی میگوید. نادر ابراهیمی برای نوشتن رمان آتش بدون دود، جایزه لوح زرین و دیپلم افتخار بیست سال ادبیات داستانی ایران و جوایز دیگری چون براتیسلاوا، تعلیم و تربیت یونسکو و کتابسال ایران را از آن خودش کرد. آتش بدون دود روایتگر زندگی سه نسل از مردم صحرانشین ترکمن از عهد قاجار و پادشاهی ناصرالدین شاه تا پهلوی دوم و حکومت محمدرضا پهلوی است. آتش بدون دود داستانی عاشقانه ولی سرشار از غرور و خشونت است. او در این کتاب از رویارویی علم و جهل و اختلاف نظر نسلها صحبت میکند. عشق و افسانه ترکمن را بهتصویر میکشد و از پایبندی به اعتقادات و وطندوستی میگوید. https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%A2%D8%AA%D8%B4-%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%AF%D9%88%D8%AF-%D9%87%D9%81%D8%AA-%D8%AC%D9%84%D8%AF تمامی آثار موجود از نادرابراهیمی د سایت ناکجا را در لینک زیر بررسی نمایید: https://www.naakojaaketab.com/search-results?q=%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1+%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C&type=products . منابع: Wikipedia Ketabrah Naakojaa
- از اسماعیل کاداره و معروف ترین آثار وی
۲۸ ژانویهی ۱۹۳۶ - آلبانیایی اسماعیل کاداره شاعر، روزنامهنگار و یکی از نویسندگان شناختهشدهی اهل آلبانی است. نخستین کتاب او با نام «ژنرال ارتش مرده» در سال 1961 منتشر و با استقبال مخاطبان روبهرو شد. اسماعیل کاداره حدود 20 رمان و چندین مجموعهی شعر در کارنامهی ادبی خود دارد. زندگینامه اسماعیل کاداره اسماعیل کاداره (Ismail Kadare) در تاریخ 28 ژانویهی 1936 در استان جیروکاستر در کشور آلبانی به دنیا آمد. پدرش کارمند ادارهی پست و مادرش خانهدار بود و خانوادهی آنها مسلمان بودند. سه سال پس از تولد اسماعیل کاداره، نیروهای بنیتو موسولینی، نخستوزیر ایتالیا، به آلبانی حمله و پادشاه آلبانیایی را برکنار کردند. اسماعیل کاداره نهساله بود که نیروهای ایتالیایی عقبنشینی کردند و جمهوری سوسیالیستی خلق آلبانی به رهبری کمونیستها تأسیس شد. اسماعیل کاداره در یازدهسالگی نمایشنامهی مکبث ویلیام شکسپیر را خواند و به دلیل آنکه نمیتوانست آن را با خود به خانه ببرد، مجبور شد قسمتهایی از آن را برای خودش رونویسی کند. در همین مسیر بود که تغییراتی را هم در این نمایشنامه اعمال کرد و دریافت به نویسندگی علاقه دارد. این شیفتگی آغاز مسیر نویسندگی اسماعیل کاداره بود. او در دوازدهسالگی اولین داستانهای کوتاه خود را نوشت و آنها را در یک مجلهی ویژهی کودکان منتشر کرد. اسماعیل کاداره تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را در شهر زادگاهش گذراند و پس از آن، در دانشکدهی تاریخ دانشگاه تیرانا در رشتهی زبان و ادبیات تحصیل کرد. او همچنین موفق به دریافت مدرک دیپلم معلمی شد و تا سال 1990 در شهر تیرانا زندگی کرد. خانهی او در این شهر هماکنون تبدیل به یک موزه شده است. اسماعیل کاداره در طول سالهای زندگی خود، فعالیتهای ضدکمونیستی داشت و به همین دلیل، همواره تحت فشار بود. این فشار تا جایی ادامه پیدا کرد که اسماعیل کاداره در اوایل سالهای 1990 کشور آلبانی را ترک کرد و به فرانسه پناهنده شد. آثار اسماعیل کاداره که تا پیش از این، انتشارشان در آلبانی ممنوع بود، در فرانسه با استقبال بالایی از سوی مخاطبان روبهرو شدند. او نخستین کتاب خود را با نام «ژنرال ارتش مرده» در سال 1961 منتشر کرده بود و پس از آن 20 اثر داستانی دیگر به همراه چند دفتر شعر منتشر کرد. اسماعیل کاداره پیش از انتشار کتاب ژنرال ارتش مرده که منجر به شهرت بینالمللی او شد، زمان خود را با سرودن اشعار میگذراند و چند دفتر شعر را نیز به مرحلهی چاپ رساند. سبک نگارش و دیدگاههای اسماعیل کاداره برای آنکه درک بهتری از سبک نگارش اسماعیل کاداره داشته باشیم، باید نگاهی به زندگی او و شرایط اجتماعی آن دوران بیندازیم. در زمان تولد اسماعیل کاداره، انور خواجه، دیکتاتور آلبانیایی، روی کار بود و این کشور با سلطهی افکار کمونیستی، فقیرترین کشور اروپا به حساب میآمد. کاداره در اوایل دههی 1990 مجبور به ترک وطنش شد و در سال 1996 به آلبانی بازگشت. در اغلب آثار اسماعیل کاداره میتوانیم شاهد نگرشهای سیاسی او و تلاشش برای رسیدن به آزادی و گسترش آن باشیم. در آثار اسماعیل کاداره، تصاویر تاریکی از جنگ و دیکتاتوری دیده میشود، اما این تصاویر پایدار نمیمانند. در کتابهای اسماعیل کاداره، به باورها و افسانههای مردم آلبانیایی و همچنین اسطورههای ادبیات کلاسیک برمیخوریم و شاهد استفادهی هنرمندانهی او از اسطورهها و افسانهها برای بیان داستانهای جهان امروز هستیم. نکتهی دیگر درخصوص آثار اسماعیل کاداره نگاه روانشناختی او به شخصیتها و تغییرات آنها در نظامهای استبدادی و دیکتاتوری است. او به مخاطب خود نشان میدهد که چگونه انسانها در نظامهای تمامیتخواه مجبور میشوند وجدان و بخشهای اخلاقی وجودشان را سرکوب کنند و دست به دروغ و رذیلتهای اخلاقی بزنند. معروف ترین کتابهای اسماعیل کاداره زمستان سخت زمستان سخت داستان اختلاف و جدایی آلبانی از اتحاد جماهیر شوروی و تاثیراتی است که این جدایی بر مردم و کشور آلبانی می گذارد. اسماعیل کاداره به خوبی داستان کشور آلبانی و مردم این کشور و همینطور ترکیب این دو را بیان می کند داستان از زاویه ی دید بسنیک استروگا که روزنامه نگار، مترجم و مفسر دولتی است روایت می شود. شوروی و آلبانی بر سر مسئله ای دچار اختلاف شده اند، در کنفراس شوروی ،تلاششان برای توافق ناکام می ماند در نتیجه اتحاد جماهیر شوروی تصمیم به تحریم گسترده ی آلبانی می گیرد کمک های خود و به طور کلی ارتباطشان با آلبانی را قطع می کنند، اتفاقی که زمستانی سخت و سرد را برای مردم و کشور آلبانی رقم خواهد زد. استروگا نیز در این جلسه حضور دارد و از اتفاق و بحران پیشرو خبر دارد مسئله ای که مردم عادی ماه ها بعد به آن پی خواهند برد.جنگ و صلح زمان ما لقبی است که منتقدان به این اثر داده اند. https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%B2%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%AE%D8%AA دختری در تبعید رودیان استفا برای پاسخدادن به پارهای از سؤالات به کمیتهٔ حزب فراخوانده میشود. جنازهٔ دختری ناشناس ـ لیندا ب ــ پیدا میشود که کتابی با امضای رودیان استفا دارد. رودیان به یاد میآورد که تقدیمنامهٔ کتاب را به درخواست دوست لیندا نوشته است؛ کسی که از آن پس معشوقهاش بوده، اما حالا ناپدید شده است. او اندکی بعد میفهمد خانوادهٔ لیندا که مظنون به حساب میآیند، از پایتخت به شهری کوچک در آلبانی تبعید شدهاند و دختر دست به خودکشی زده است. اما چه بر سر لیندا ب آمده است؟ ماجرای این دختر از لابهلای لایههای داستان کمکم آشکار میشود: اینکه چطور دورادور عاشق رودیان شده بود و حاضر بود چه خطراتی را به جان بخرد تا به او نزدیک شود. https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D8%AF ژنرال ارتش مرده در این رمان، ژنرالی ایتالیایی، بیست سال بعد از جنگ جهانی دوم، به آلبانی فرستاده شده تا جسد سربازان هموطنش را به میهن بازگرداند. کشیشی کجخلق و ستیزهجو در این راه به او میپیوندد و این دو در برف و باران، شروع به کندن مکانی روستایی در آلبانی میکنند که زمانی میدان جنگ بوده و اکنون به گورستان تبدیل شده است. آنها با بررسی دندانهای اجساد و نشان سگها، ارتشی از مردگان را گرد هم میآورند. ژنرال ایتالیایی پس از مدتی کار خود را تحت تاثیر یک ژنرال آلمانی میبیند که به منظور انجام دادن ماموریتی کاملا مشابه برای کشور خودش به آنجا آمده است. ژنرال ایتالیایی در بحثی فاجعهبار که در یک مراسم عروسی بالا میگیرد، باید به خاطر جنایات کشورش در حمله به آلبانی و کشتن مردم این کشور جواب پس بدهد. https://www.naakojaaketab.com/product-page/%DA%98%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%87 شما می توانید تمامی آثار اسماعیل کاداره را در لینک زیر در سایت ناکجا جستجو کنید: https://www.naakojaaketab.com/search-results?q=%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84+%DA%A9%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87&type=products منابع: Wikipedia Naakojaa Ketabrah
- شرحی از ویکتور هوگو و آثار وی
ویکتور هوگو، خالق شخصیت محبوب ژان والژان، نویسندهی توانمند فرانسوی است که از تاثیرگذارترین نویسندگان در طول تاریخ بهشمار میرود. هوگو از بنیانگذاران مکتب رمانتیسیسم است و آثارش اغلب نمایندههای این مکتب محسوب میشوند. او در فوریهی سال 1802 در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. هوگو بخشی از کودکیاش را در اسپانیا و در کالجی مخصوص نجیبزادگان گذراند. سپس به پاریس بازگشت و در پانسیون کوردیه به تحصیل علوم مقدماتی پرداخت. در همین پانسیون بود که او با آثار ادبی ارزشمندی چون آثار شاتوبریان آشنا شد و این آشنایی مقدمهای شد برای اینکه هوگو به فکر سرودن اشعارش بیفتد. او در ادامه به فعالیتهای سیاسی روی آورد. مدتی نمایندهی مجلس پارلمان بود، سپس به عضویت مجمع قانون اساسی روی آورد و در نهایت رهبری حزب محافظهکار را در دست گرفت. او در تمام سالهایی که فعالیت سیاسی داشت، به اجرای عدالت، لغو اعدامها و قوانین برابریخواهانه تاکید داشت اما عدم اهمیت پادشاهان آن دوره به این مطالبات باعث شد تا هوگو بیانیههای سنگینی را علیه کسانی چون ناپلئون سوم منتشر کند. مخالفتهای وی با حکومت باعث شد تا هوگو سهبار به تبعید محکوم شود و در همین تبعیدها بود که شاهکارهای ادبی خود را خلق کرد. زندگی خصوصی هوگو سرشار از تراژدیها، عاشقانهها و خیانتهای افسوسبار است. او تمام همت خود را به کار گرفت تا با عشق دوران کودکیاش، یعنی آدل فوشه ازدواج کند. علی رغم تمام سنگاندازیهای دو خانواده سرانجام این دو با یکدیگر پیمان ازدواج بستند اما پس از چند سال، همسرش با شاگرد هوگو مخفیانه وارد رابطه شد. مدتی بعد هوگو به این ارتباط پی برد و نتواست زندگی مشترکش را با فوشه ادامه دهد و از او جدا شد. پساز مدتی ژولیت دوئه که هنرپیشهای تئاتری بود، باب آشنایی را باز کرد. این آشنایی به ازدواج انجامید و تا پایان عمر هوگو نیز پایدار ماند. حاصل ازدواجهای هوگو دو دختر و سه پسر بود که سرانجامهای خوبی نداشتند. ویکتور هوگو نزدیک به 84 سال عمر پرکار داشت و تاثیری شگرفت بر جامعهی ادبی فرانسه و جهان گذاشت. او اقدامات موثر و تحسینبرانگیزی، چه در حوزهی سیاست و چه در زمینهی ادبیات انجام داد و شاهکارهای بینظیری را آفرید. سرانجام او در ماه می سال 1885 از دنیا رفت؛ درحالیکه آثار او همچنان زنده هستند. معرفی آثار ویکتور هوگو ویکتور هوگو هم شاعر بود، هم نویسنده. شعرهای او نمایندههای بهتری برای مکتب رمانتیسیسم هستند. اشعار هوگو سرشار از مفاهیم احساسی، طبیعتگرایی، درک عواطف انسانی، تاریخ و خرد به شمار میروند. از مشهورترین شعرهای او میتوان افسانهی قرون، برگهای خزان، نداهای درونی، سالهای شوم و سیر و سیاحت را نام برد. در کنار شعر، هوگو یک نویسندهی توانا و شاهکارآفرین نیز به حساب میآید که رمانهای او، برترین آثار او هستند. او این رمانها را اغلب در دوران تبعید خود نوشته است و در آنها به تبعیضهای طبقاتی، بیعدالتی، اختلاف اجتماعی، بیخانمانی، فقر و تقبیح احکامی چون اعدام اشاره میکند. همان مفاهیمی که در طول دوران فعالیت سیاسیاش نیز به دنبال برطرفکردن آنها و برپاکردن حکومتی جمهوریمنشانه بود. از جمله آثار داستانی هوگو میتوان به مردی که میخندد، گوژپشت نتردام، آخرین روز یک محکوم، بینوایان، کارگران دریا، نود و سه، هات دیسلند و کلود ولگرد اشاره کرد. بینوایان مشهورترین اثر او است که در آن به خلق یک روایت تاریخی از فرانسهی قرن نوزدهم دست میزند و در آن، داستان زندگی شخصیتهای قهرمانانه و ماندگاری را چون ژان والژان روایت میکند. اثر مهم دیگر او، گوژپشت نتردام است که یکی از زیباترین تصویرها را از شهر پاریس و کلیسای مشهور نتردام میآفریند. داستان گوژپشت بینوایی که اندام و چهرهی زیبایی ندارد، در نتردام زندگی میکند، دل به دخترکی فالگیر میبندد و برای بهدستآوردن او تلاش بسیاری انجام میدهد. آثار ویکتور هوگو دنیای اجتماعی و سیاسی قرن نوزدهم را بهزیبایی هرچه تمام به تصویر میکشند. دورانی که پاریس در تسخیر بورژواها و بیعدالتیهای بسیار است و طبقات پایین جامعه شانسی برای زندگی ندارند. بناهای تاریخی پاریس، بافت شهری آن، عقاید و فرهنگهای عامیانهی فرانسه در این آثار نقش بینظیری ایفا میکنند و در دل تمام شرایط سختی که در آن دوران وجود داشته است، عنصری به نام عشق میدرخشد. از رمانهای مشهور هوگو آثار سینمایی و تلویزیونی بسیاری ساخته شده است که دیدن آنها خالی از لطف نیست. https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%A8%DB%8C%D9%86%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%DB%B2%D8%AC%D9%84%D8%AF برای دیدن آثار ویکتور هوگو در سایت نشر ناکجا به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://www.naakojaaketab.com/search-results?q=%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%AA%D9%88%D8%B1+%D9%87%D9%88%DA%AF%D9%88&type=products منابع: Fidibo Naakojaa Wikipedia
- نگاهی به زندگی و آثار عزیز نسین
عزیز نسین (Aziz Nesin) با نام مستعار محمت نصرت، روزنامهنگار و نویسندهی اهل ترکیه، است که در 20 دسامبر 1915 در هیبلیآدای استانبول متولد شد. عزیز نسین در سال 1939 از مدرسهی علوم نظامی فارغالتحصیل و به عنوان ستوان دوم به خدمت ارتش درآمد. در سال 1944 مأموریت یافت تا در منطقهی زونگولداغ جایگاههای ضدهوایی بسازد، اما به اتهام سوءاستفاده از وظیفه و اختیار خود با درجهی ستوانیکمی از ارتش اخراج شد. عزیز نسین به روزنامهنگاری روی آورد و سردبیر و نویسندهی مجموعهای از نشریات طنز با گرایش سوسیالیستی شد که از آن میان میتوان به مجلهی یدیگون، روزنامهی کاراگوز، روزنامهی تن، هفتهنامهی شنبه و روزنامهی وطن اشاره کرد. در سال 1946، نسین به همراه صباحالدین علی و رفعت ایلگاز هفتهنامهی طنز «مارکوپاشا» را منتشر کرد که پس از چندی، با وجود تیراژ بالا، به علت انتقاد از سیاستمداران زمان خود، تعطیل و عزیز نسین برای نوشتن مقالهی «به کجا میرویم» بازداشت و به حبس محکوم شد. عزیز نسین در سال 1948 کتاب طنزی با نام «عزیزنامه» منتشر کرد که به بازداشت چهارماههاش انجامید و گرچه مجازات نشد، در سال 1949 ملک فاروق پادشاه مصر، شاهزاده الیزابت و رضا پهلوی از طریق سفارتخانههایشان در آنکارا از او شکایت کردند. نتیجهی این شکایت شش ماه حبس برای عزیز نسین بود. عزیز نسین به روزنامهنگاری و نویسندگی ادامه دارد. زبان طنز و قلم منتقدش او را به نویسندهای محبوب بدل کرد و جوایز بسیاری برای او به ارمغان آورد. عزیز نسین در سال 1972 بنیاد نسین را در چاتالجا تأسیس کرد. بنیاد هر سال چهار کودک بیبضاعت را تحت پوشش خود درآورده و تمامی نیازهای آنها مانند سرپناه، آموزش و پرورش و... را فراهم کرده و تا زمانی که حرفهای کسب کنند از آنها حمایت میکند. نسین تمامی حقوق آثار خود در ترکیه و سایر کشورها را ـ شامل تمام کتابهای منتشرشدهاش، تمام نمایشنامههایی که بر روی صحنه خواهد رفت، اقتباسهای سینمایی و حقوق آثاری را که در رادیو و تلویزیون اجرا یا استفاده میشوند ـ به بنیاد اهدا کرده است. عزیز نسین در 6 ژوئیهی 1995، زمانی که برای مراسم امضای کتاب و مصاحبه به شهرستان چشمهی استان ازمیر رفته بود، دچار سکتهی قلبی شد و درگذشت. پیکر او در تاریخ هفتم ژوئیه در باغ بنیاد نسین، بنا به وصیت خودش بدون هیچگونه مراسم و در مکانی نامشخص از بنا، به خاک سپرده شد. پرداخت طنز به مسائل اجتماعی و فرهنگی عزیز نسین تا پایان عمر خود به نوشتن پرداخت و آثار بسیاری از او به یادگار مانده است. عنصر مشترک تمام این آثار پرداخت طنز به مسائل اجتماعی و فرهنگی است و این خصیصه در حالی است که گاه طعنههای سیاسی و نگاه به این جنبه نیز در میان نوشتههای او به چشم میآید. او گاه نگاه برآمده از عقبماندگی فرهنگی را در تقابل با مدرنیته قرار داده و موقعیتهای خاصی خلق کرده است. آنچه عزیز نسین در این صحنهآراییها رو میکند همه و همه برآمده از متن جامعه است؛ حقیقتی درآمیخته با داستان. این خصیصه داستانهای او را فارغ از زمان و بدون وابستگی به گذر زمان متعلق به تمام دورهها میکند. معرفی چند اثر از عزیز نسین پخمه «پخمه» داستان ماجراهای زندگی مردی به همین نام است که تلاش دارد در جامعهای سرشار از ناراستی و دروغ و دزدی زندگی سالم و درستی داشته باشد؛ مثل شنا در مسیر مخالف رودخانهای خروشان. عزیز نسین در این داستان هم با همان طنز آشنای خود تلاش کرده تا به مسائل اجتماعی مختلف بپردازد و با واکاوی این موارد آنچه را در کنه جامعه در جریان است بهصورت عیان به خواننده بنمایاند. آنچه بر سر پخمه میآید متفاوت از منشی است که او در پی گرفته است. قهرمان داستان با مشکلات فراوانی مواجه شده و سر آخر به گناه جرم نکرده به زندان میافتد! گویی او در این جامعه ناپاک وصلهای ناجور بوده است. https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D9%BE%D8%AE%D9%85%D9%87 خر مرده کتاب خر مرده نوشتهٔ عزیز نسین، داستان بلندی است متشکل از بیست و سه نامه که خر مردهای از آن دنیا برای دوستش «زنبور سرخ» نوشته است. او در قالب این نامهها به زبانی طنزگونه و نیشدار نحوه مردن و ماجراهای پس از مرگش را برای دوست خود توضیح میدهد. این اثر درواقع هجویهای بر اوضاع نه چندان مطلوب جامعه ترکیه در دوران حیات نویسنده است. https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%AE%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%87 بچه های امروز معرکه اند مکاتبات دو همکلاسی به نام احمد و زینب است و در ترکیه بارها و بارها به چاپ رسیده است. عزیز نسین در این کتاب به انتقاد از نظام آموزشی جامعهی خود و شیوههای غلط تربیتی خانوادهها میپردازد. مطالب کتاب خندهدار است. من بارها هنگام ترجمه کار رها کردم، به اتاق دیگری رفتم و از ته دل و با صدای بلند خندیدم. برخی صفحات کتاب را برای همسرم و پسرم خواندم، آنها هم خندیدند. کتاب، در عین برخورداری از جاذبه و کشش لازم، سخت عبرتآموز و پنددهنده نیز هست. همانطور که نویسنده خود معتقد است، این کتاب نهفقط برای بچهها که برای بزرگترها هم خواندنی است. در بخشی از متن این کتاب میخوانید: « قول داده بودیم برای هم نامه بنویسیم. یادم هست حرفم را باور نمیکردی. میگفتی زینب آنکارا که بروی همکلاسیهای جدید پیدا میکنی و ما را از یاد میبری. حالا میبینی که شماها را فراموش نکردهام. یکهفتهای میشود که در خانهای در آنکارا ساکن شدهایم. نتوانستم زودتر نامه بنویسم. چون تازه در مدرسه ثبتنام کردهام. آدرس خانهی جدیدمان را هم دیروز از پدرم گرفتم. اولین کارم نامه نوشتن به تو است...» https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%A8%DA%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D9%85%D8%B9%D8%B1%DA%A9%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AF-1 برای دسترسی به تمامی آثار عزیز نسین در سایت ناکجا کتاب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://www.naakojaaketab.com/search-results?q=%D8%B9%D8%B2%DB%8C%D8%B2+%D9%86%D8%B3%DB%8C%D9%86&type=products منابع: Wikipedia Naakojaa Taaghche ketabrah
- نویسنده در تبعید؛ میلان کوندرا به همراه از معروفترین آثار وی
میلان کوندرا (Milan Kundera)، نویسندهی اهل چکسلواکی، در شهر برنو به دنیا آمد. پدرش موسیقیدان و پیانیست معروفی بود و ریاست آکادمی موسیقی جاناسک در برنو را بر عهده داشت. میلان کوندرا نیز نواختن پیانو را از پدر آموخت و بعداً به تحصیل موسیقیشناسی پرداخت. تأثیر این شناخت موسیقایی را میتوان در سراسر آثارش دید. میلان کوندرا به نسلی از جوانان تعلق دارد که متأثر از تجربهی جنگ جهانی دوم بودند. کوندرا در دورهی نوجوانی به حزب کمونیست چک پیوست. در چهاردهسالگی به شعر روی آورد. تحصیلاتش را در رشتهی ادبیات و زیباییشناسی در دانشکدهی هنر دانشگاه چارلز در پراگ گذراند و پس از آن به دانشکدهی فیلم آکادمی هنرهای نمایشی پراگ منتقل شد. او مدتی از حزب کمونیست اخراج شد. میلان کوندرا پس از فارغالتحصیلی در سال 1952، در دانشکدهی فیلم بهعنوان مدرس ادبیات جهان مشغول به کار شد. در سال 1956، مجدداً در حزب پذیرفته شد ولی نهایتاً در 1970 برای بار دوم از حزب اخراجش کردند. میلان کوندرا در کنار دیگر جوانان و روشنفکران کشورش، در جنبش بهار پراگ فعالیت میکرد. بهار پراگ دورهی کوتاهی از اصلاحات دموکراتیک در چکسلواکی در سال 1968 بود که با حملهی شوروی به شکست انجامید. با اشغال کشورش توسط شوروی، دورهای از محدودیتهای سیاسی آغاز شد. نام میلان کوندرا نیز در فهرست سیاه قرار گرفت. با این حال، او به جریان کمونیسم چک متعهد ماند و با این ایده که «اهمیت پاییز پراگ ممکن است از بهارش بیشتر باشد» به نقد دیگر همفکرانش پرداخت. با این حال، کوندرا نهتنها از دانشگاه اخراج شد، بلکه عرضه و انتشار کتابهایش نیز ممنوع اعلام شد. در این دوره، میلان کوندرا برای امرار معاش به نوشتن طالعبینی روی آورد. نویسنده در تبعید رویای بهشت او محقق نشد. او در سال ۱۹۷۵ میلادی از خانه خود برای تبعید به فرانسه گریخت و به نوشتن آثار داستانی ادامه داد و یک خط کلی پیروی میکرد: رمانهای چند قسمتی و چندصدایی که در آن راوی نقد، تفسیر و اظهارات فلسفی را در متن جای میدهد. این رویکرد داستانی بی قرار را میسازد داستانی که در مکان ها، زمانها و زمینهها به این سو و آن سو میچرخد. شخصیتها به داخل و خارج سوسو میزنند. منطق آغاز، میانه و پایان به سختی تصدیق میشود و در انواع مسائلی که اغلب در داستان ظاهر میشوند جستجو برای خود، گفتن یک داستان و دستیابی به راه حل کنار گذاشته شده اند. تمرکز رمانهای کوندرا کشمکش آنها با پرسشهای دانش، پیچیدگی وجود و عدم قطعیت دائمی است. این میتواند یک سبک ناراحت کننده باشد: یک اختلال به جای یک لذت ساده یا یک تجربه زیبایی شناختی. برای یک زن قرن بیست و یکمی لحن و سبک او در نوشتن صحنههای جنسی و بازنمایی زنان به طور کلی میتواند به عنوان نوعی مردانگی منسوخ و تاریخ مصرف گذشته قلمداد شود. از معروف ترین کتابهای میلان کوندرا بار هستی: این کتاب که با نام «سبکی تحملناپذیر هستی» نیز شناخته میشود، در سال 1984 نوشته شد. داستان این کتاب در مورد دو زن، دو مرد و یک سگ و زندگی آنها در دوران جنبش بهار پراگ است. کتاب به زندگی درونی این افراد با محور عشق، تعهد و سیاست میپردازد. توما، شخصیت اصلی رمان، یک جراح است که با زنان زیادی ارتباط دارد، در این میان در یک مواجههی تصادفی، عاشق دختر فقیر و سادهای به نام ترزا میشود. توما همزمان روابطش با زنان دیگر را نیز ادامه میدهد. از جمله با سابینا، زن نقاشی که همچون توما علاقهای به رابطهی متعهدانه ندارد. زندگی شخصیتهای داستان در میانهی تضادهای وجودی بین سبُکی زندگی و اتفاقات و سنگینی انتخابهای فردی میگذرد. گویا که زندگی تنها در این میانه جریان دارد. https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%8A-1 جشن بی معنایی: میلان کوندرا در جشن بیمعنایی زیر نوری روشن کنندهتر به مهمترین مسایل دنیا و بشریت میپردازد بیآنکه حتی جملهای جدی به کار برد گویی شیفتهی واقعیتهای دنیای معاصر است اما از واقع گرایی دوری میجوید. کوندرا احتیاط نمیکند و در جشن بیمعنایی به رویای زیباشناختانهی دیرینش به تمامی جان میدهد. رمانی که خلاصهٔ شگفت آوری از تمامی آثار اوست. خلاصهای عجیب و خنده دار با خاتمهای خنده دارتر. پس میخندیم، همانا به دورهای که در آن زندگی میکنیم. عصری که به کمدی شبیه است. https://www.naakojaaketab.com/product-page/%D8%AC%D8%B4%D9%86-%D8%A8%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-2 کلاه کلمنتیس: آنچه در این کتاب فراهم آمده از کتابهای گوناگون کوندرا برگزیده شده است. این کتابها در مصاحبه به تفصیل معرفی می شوند و نیز شرح زندگی او در مقدمه مصاحبه آمده است و نیازی به تکرار ندارد. تنها اشاره لازم اینکه مترجم کوشیده است نمونه ای از دلمشغولی های نویسنده و وجوه گوناگون کار او را به نمایش بگذارد. امید است این کتاب کوچک مدخلی مناسب برای آشنایی خواننده ایرانی با این نویسنده مطرح امروزین باشد. https://www.naakojaaketab.com/product-page/%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%87-%DA%A9%D9%84%D9%85%D9%86%D8%AA%DB%8C%D8%B3 دیگر آثار میلان کوندرا را در لینک مقابل در سایت نشر ناکجا جستجو کنید: https://www.naakojaaketab.com/search-results?q=%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86+%DA%A9%D9%88%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8%A7&type=products منابع: Wikipedia Naakojaa ruydadiran
- هفتمین نمایشگاه کتاب تهران، بدون سانسور
هفتمین نمایشگاه کتاب «تهران، بدون سانسور» با همکاری ناشران مستقل خارج از کشور برگزار میشود. این نمایشگاه از روز ۴ مه همزمان با آغاز به کار نمایشگاه کتاب تهران در ایران کار خود را آغاز میکند و پس از آن در شهرهای دیگر اروپا، آمریکا و کانادا ادامه خواهد یافت. برنامههای این نمایشگاه به دو بخش حضوری و آنلاین ارائه میشوند و اطلاعات کامل این برنامهها را میتوانید در همین وبسایت بخوانید. جزییات برنامهها به مرور در روزهای آتی تکمیل خواهند شد. ***هدف ما، تکثیر صداها و تکثر عقاید و تفکر است، تا تکصدایی بر ادبیات و دنیای تفکر غلبه نکند. امید به روزی که سانسور نباشد، امید به روزی که آزادی بیان و آزادی عقیده در ایران جزو اصول اولیه باشد. هر نویسنده بتواند داستانش را آنطور که میخواهد بنویسد. هر ناشر بدون هراس از توقیف و تهدید، کتابهای خود را منتشر کند. هر خواننده بتواند کتاب مورد علاقهاش را، به آسانی پیدا کند و بخواند. بدون حتی یک کلمه سانسور. امید که روزی به همین زودیها دیگر نیازی به نمایشگاه کتاب بدون سانسور نباشد. اشتوتگارت ۴ مه زمان: پنجشنبه، ۴ می، ساعت ۱۴:۳۰ تا ۲۰:۰۰. مکان: Universitätsstr. 34, Raum U34.150 70569 Stuttgart * وین ۶ مه زمان: شنبه ۲۰۲۳/۰۵/۰۶ از ساعت ۱۲:۰۰ تا ۲۱:۰۰ مکان: سالن بزرگ آفرو-آسیا انستیتو وین Türkenstraße 3, 1090 Wien – Der große Saal des Afro-Asiatischen Instituts Wien * وست لس آنجلس ۷ مه یکشنبه 7 می 2023 Sunday May 7th, 2023 11am – 6pm Flame International 11330 Santa Monica Blvd, Los Angeles, CA 90025 (310) 444-0045 http://www.08global.net/08event/ * مونیخ ۷ مه آدرس محل نمایشگاه در مونیخ: 13:00-18:00 Eine Welt Haus Raum 211/212 Schwanthalerstr. 80 80336 München * پاریس ۱۱ مه ۱۱ صبح تا ۸ شب کتابفروشی ناکجا 11 Rue Edmond Roger, 75015 Paris * لندن ۱۳ – ۱۴ مه کتابخانه مطالعات ایرانی لندن The Woodlands Hall, Crown St, London W3 8SA شنبه ۱۳ می – ۱۱ صبح تا ۷ شب یکشنبه ۱۴ می – ۱۰ صبح تا ۷ شب * اورنج کانتی به زودی اعلام میشود * کلن ۱۸ مه ۱۱ صبح تا ۸ شب Literaturhaus Köln Großer Griechenmarkt 39, 50676 Köln * هلند ۱۹ – ۲۱ مه برنامه های هفتمین دوره «نمایشگاه کتاب تهران بدون سانسور» – جمعه ۱۹ می ۲۰۲۳ در لاهه: گالری هنر آزادی Korte Vijverberg 2 2513 AB Den Haag از ساعت ۱۲ تا ۱۹ * – شنبه ۲۰ می ۲۰۲۳، روتردام Grotekerkplein 5 3011 GC – Rotterdam از ساعت ۱۱ تا ۱۸ * – یکشنبه ۲۱ می ۲۰۲۳، اوتریخت Schooneggendreef 27 3562 GG utrecht از ساعت ۱۲ تا ۱۸ جزئیات برنامه های هر نمایشگاه متعاقبا اعلام خواهد شد. 3562 GG – Utrechtبزرگ * سن فرناندو ولی ۲۱ مه SUNDAY, MAY 21 2023 11.00 AM – 6.00 PM PARS EQUALITY CENTER 4954 VAN NUYS BLVD #201 SHERMAN OAKS, CA 91403 818-616-3091 310-477-7477 * بروکسل – بلژیک ۲۱ مه برنامه های هفتمین دوره «نمایشگاه کتاب تهران بدون سانسور» – یکشنبه ۲۱ می ۲۰۲۳ در بروکسل: از ساعت ۱۲ تا ۱۹ * برلین ۲۴ مه از ساعت 11 تا 20 در محل: Bezirksamt Charlottenburg-Wilmersdorf Otto-Suhr-Allee 100, 10585 Berlin, Im Festsaal des Rathauses * استهکلم ۲۶ – ۲۷ مه محل برگزاری: Järvaskolan آدرس: Isafjordsgatan 30C, 164 40 Kista جمعه ٢٦ ماه مه از ساعت ١٥.٣٠ تا ٢٠ شنبه ٢٧ ماه مه از ساعت ١٠ تا ١٨ * اوپسالا ۲۸ مه محل برگزاری: Sävja Kulturhus آدرس: Uppsala Västgötaresan 133 يكشنبه اوپسالا ٢٨ ماه مه از ساعت ١١ تا ١٦ * تورنتو ۲۷-۲۸ مه شنبه ۲۷ مه، ۱۱ صبح تا ۷ شب یکشنبه ۲۸ مه، ۱۱ صبح تا ۵ عصر Clue Entertainment Centre, 4 Church St S Main Floor, Richmond Hill, ON L4C 1W2 * یوتوبری ۲-۳ ژوئن جمعه از ساعت 16 تا 21 شنبه از ساعت 11 تا 20 آدرس محل برگزاری نمایشگاه کتاب : مدرسه مردمی جنبش اتحادیه کارگران واقع در Järntorget 7 طبقه پنجم Arbetarrörelsens Folkhögskola i Göteborg Järntorget 7 Våning :5 * کپنهاگ ۴ ژوئن آدرس خانه همدلان – کپنهاگ Osramhuset Valhalsgade 4, 2200 København, N از ساعت ۱۲۰۰ تا ۱۸۰۰مهمانان برنامه محمد آصف سلطانزاده، نویسنده. رضا فرمند، شاعر مسعود کدخدایی، نویسنده












