top of page

نتایج جستجو

474 results found for "زیستن در"

  • بخشی از کتاب “شب‌نشینی باشکوه” نوشته غلامحسین ساعدی

    اما آن‌چه مايه‌ي ناراحتي بود، همان باد شديدي بود كه در درخت‌ها مي‌پيچيد و برگ‌هاي زرد و مرده را مي‌چيد ساعت اول به انتظار گذشت، در زنگ استراحت كه معلم‌ها در دفتر جمع بودند، ناظم بيرون آمد و تمام مدت را روي قبل در دانش‌سرا خوانده بود، روي ميز باز كرد و به فكر رفت. گلدان كوچكي را جلو پنجره گذاشته بودند كه در آن گل لادني روئيده بود، با ساقه‌ي دراز و باريك و برگ‌هاي به دستور مقامات بالا شش عدد توالت ديگر در انتهاي حياط ترتيب داده شد تا از ازدحام محصلين در ساعات استراحت

  • در مصائب «ساعدی» بودن

    ساعدی در حالی که تنها پنجاه سال سن داشت چشم از جهان فرو بست و در حالی که به نظر می‌رسید سال‌هایی طولانی مطبی در جنوب شهر دایر کرد و در سال ۱۳۴۶ به همراه دوستانش کانون نویسندگان ایران را تشکیل داد. او چنان می‌نوشت که گویی خود تمام نوشته‌هایش را زیسته است. نکته جالب اینجاست که عزاداران بیل در سال ۱۹۶۴ در ایران منتشر شد، در حالی که رمان «صد سال تنهایی» نوشته این سبک شناخته شده است، نخستین بار در سال ۱۹۶۷ در آرژانتین منتشر شد.

  • بخشی از کتاب “زیستن در دامنه کوه آتشفشان” سروده علی صالحی بافقی

    با یک دیازپام صد هم به انتها می‌رسند قصه‌های تو و بی‌خوابی‌های من… شب اما درمانی ندارد. *** نه تنم را به دندان می‌کِشمت با پوست. *** به تماشای آب‌های آزادِ دوردست فرسوده نمی‌شَویم در کرانه‌ها موج‌ها از حکایتِ

  • بخشی از کتاب “روز گودال” نوشته‌ی شکوفه آذر

    آنقدر می‌نشینم تا مچ پاهایم درد بگیرد. موهایم ژولیده است و از دیدن خودم در آینه وحشت نمی‌کنم. لباس‌هایم را در حالی درمی‌آورم که قطرات آب رویشان ریخته. تو، آب خنک دوست داشتی. در هر فصلی. معمولاً در این موقع، یادم می‌آید که با خودم کتاب نیاورده‌ام. در ضمن، تا جایی که ممکن است، بشود آن را در یکی دو ساعت خواند. من خودم بیشتر ترجیح می‌دهم که در حمام کتاب‌هایی درباره‌ی نویسنده‌ها بخوانم.

  • سرهنگ و سرخپوست

    مشقت و مرارت و بدبختی بسیار از مغازه‌ای مخصوص در آن سر شهر و بقالی آشنا در فلان شهرستان و دکه‌ای نایاب در بهمان روستا تهیه کرده بود، یکی بعد از دیگری روانه‌ی سطل بزرگ خانه‌ی بزرگ ناصر شود. هیکل درشتش را انداخت روی مبل بزرگ چرمی و کفش‌هایش را به سمت در اتاق میهمان پرت کرد. ناصر که دبستان می‌رفت هر وقت می‌خواست نقاشی بکشد، خانه‌ای می‌کشید شبیه خانه‌ی خودش در شهر وین در جنوب سطح صیقلی نوک تیرش می‌درخشید در آن شب تاریک. سرهنگ رفت سراغ چمدان‌های خالی‌اش.

  • داستانی از کتاب “ما اینجا هستیم” را بشنوید:

    کتاب توسط نشر ناکجا پاریس منتشر شده و در دو نسخه‌ی کاغذی و الکترونیک از طریق (این لینک) ارائه می‌شود.

  • برگی از کتاب “لبخندهای مچاله” نوشته “نکابد”

    به بیراهه‌ها خیره می‌شوم، به آن طرف که آدرس من است و با غمی غریب در خودم سکوت می‌کنم. *** نه زمین، نه بودیم یا آرزوهایمان زیادی بزرگ بودند؟ آرزوهایمان بزرگ بودند یا آنها زیادی کوچک بودند؟؟؟ *** آنها با هم درگیر

  • برگی از کتاب “اصلا مهم نیست” نوشته “ماریا تبریزپور”

    تنها، دردش این است که شغلش را از دست داده و ضعیف شده، فقط بنیه‌اش، سیستم دفاعی بدنش ضعیف شده است، آنقدر بارِ نداشته‌اش را به کول کشیده و جای دوری رفته است، آنقدر دور که خواب قشنگی برای خودش شده است، تنها دردش سکسکه تمام تنش را به لرزه در آورده بود، امانش را بریده بود. می‌خواست خودش را از شر افکار موذی خلاص کند، انگار حالا که در حضور بنده گریه کرده، لطف بزرگی نصیبم کرده

  • انعکاس انتخابات سال ٨٨ در یک اثر ادبی

    این یادداشت‌ها در واقع ادای دینی است به نویسندگانی که در شرایط نامناسب انتشار کتاب در کشورهای دیگر، از افروز و احمد در همان روزهای کودتا با هم ازدواج می‌کنند تا در سال‌های یأس و بیم پس از کودتا، در روزهای برابر خود و در برابر همه دلواپسی‌هایی که در این جهان رنجور وجود دارد.” کنار احمد، افروز بیش از آنکه فعال سیاسی باشد، صاحب بینش سیاسی است و در عین حال نمونه همه زنانی در تاریخ انسان بهترین است پاس داردـ بدون چنین زنی زیستن در جهان بس دشوار بود.”

  • نگاه‎ ‎‏کتاب: عقرب

    در این کتاب، ما با انسان‌های جان ‏بر کفی که به خاطر نوع خاصی از نگاه که طی سال‌های بعد از جنگ در جامعه در این کتاب، ما با انسان‌های جان بر کفی که به خاطر نوع خاصی از نگاه که طی ‏سال‌های بعد از جنگ در جامعه در این کتاب، ما با انسان‌های جان ‏بر کفی که به خاطر نوع خاصی از نگاه که طی سال‌های بعد از جنگ در جامعه در واقع می‌توان گفت که این کتاب با معیارهای جایزه ما ‏نمی خواند و در دفاع از دفاع مقدس نیست و تصویری با این وجود در اغلب جوایز خصوصی که امسال در ایران برگزار شد کتاب آبکنار توانست برنده جایزه شود. ‏ ‎‎

  • حرف حساب – نقدی بر مجموعه شعر «با خودم حرف می‌زنم»

    رنگ بنفش در برگرفته‌ی روی جلد و تصویر نقاشی شده از زنی که در مسیر باد در خلسه‌ای فلسفی ایستاده است در فضای فلسفی در شعرهای این مجموعه زمانی به چشم می‌آید که شاعر شروع به پرسیدن می‌کند، او سعی در بازسازی در شعرهای این مجموعه، شاعرانگی گاهی در یک کلمه اتفاق می‌افتد، گاهی در بندی با تمام ارکان جمله و گاهی در بندی که در آن حذف فعل صورت گرفته است. (ص ۴۵) در موج‌ها که بی تو به سمت‌ام می‌آیند/ در شعله‌ی کبریتی می‌زنم و/ دودش توی چشم خودم می‌رود/ در

  • حلزون‌ها

    بعد از چند ساعت پرواز اولین سیگار را در تاکسی روشن کردم و سرم گیج رفت، گیجی ملیحی داشت، در کنار آرمان هواپیما در آسمان ذوق می‌کردی و باور نمی‌کردی که چطور هواپیما در آسمان پرواز می‌کند، ولی به هیچ کس تا ما مثل زوج‌های خوشبخت خیال داریم در این سفر بچه بسازیم و حالا در لابی هتل روبه‌روی هم صبحانه‌ی مفصلی گفتم عدد شانسم است و برای بچه‌ام شُگون می‌آورد که در این اتاق درست شود. ما هیچ وقت به هم نزدیک نمی‌شویم، هیچ وقت، در آغوش هم هستیم و دوریم.

Perse En Poche
La Librairie du Monde Persan​

11 Rue Edmond Roger, 75015 Paris
Métro : Commerce ou Charles Michel

Tel : 01.45.74.99.86


info@naakojaa.com

با روش‌های زیر می‌توانید از ناکجا خرید کنید

  • Facebook Clean
  • Twitter Clean
  • White Instagram Icon
  • White YouTube Icon

ناکجا نام ثبت شده موسسه اتوپیا است و مطالب تولیدی این سایت طبق قوانین حقوقی کشور فرانسه محافظت می شوند.

© Copyright 2012-2022 Naakojaaketab.com, All rights reserved

bottom of page