به همین مناسبت به مدت ده روز برای خرید بیش از 40 یورو کتاب الکترونیک و یا چاپی از وبسایت، تخفیف 40 درصدی در نظر گرفته است.

رسول رخشا شبنم آذر شاعري است که صاحب خط فکري مشخصي در شعرهايش است و در دورنماي نزديکي که با خوانش شعرهايش تر بيا نگراني، اضطراب، بي‌قراري و طرح پرسش‌هاي انساني و اخلاقي در زمينه‌هاي فردي و جمعي در فرآيند ذهني پيرامون‌مان در شعر. توجه و حساسيت شاعر نسبت به مسائل جمعي و بيرون از خودش در روزگار اصرار به زيستن در غار تنهايي موضوع قابل نظير شعر، کلمات، لغت، حرف، سطر، حاشيه شعر و… در ساختار دروني و بيروني در برخي از شعرها مانع از حرکت

او مدام در حال اعتراض به وضعیت موجود است؛ اما در عین حال پیشنهاد بهتری هم برای برون شد از این تنگنا ندارد در چنین گیر‌و‌داری، همه ما در خلوت خودمان می‌دانیم که عجالتاً شاعری یعنی کشک و جسارتاً ول معطلیم… می‌گویید شعر شبنم آذر، از منظر مضمون در چنین حال و هوایی جان می‌گیرد. به همین خاطر هم شبنم آذر در این قسمت از بازی برنده می‌شود. این وضعیت، حتی در ناتورالیستیک‌ترین لحظات شعر او نیز وجود دارد: در شعر او جنازه‌ها نهایتا مضطرب و کتاب‌ها

از پلکان سه طبقه ساختمان که بالا آمده بود، در راهرو تنگ دفتر انتشاراتی که دیوارهایش را بسته‌های کتاب در اتاق نیمه‌باز بوده است. روی ترجمه‌ی یک متن خسته‌کننده‌ی جامعه‌شناسی کار می‌کردم. عینکم را برداشتم و با انگشت گوشه‌ی حدقه‌هایم را فشار دادم تا ضربان خون در رگ‌های چشم آرام گیرند. از مغازه‌ی کتابفروشی در طبقه‌ی همکف نشانی دفتر را می‌پرسیدند و بالا می‌آمدند. باید جرئت داشت و انتخاب کرد و در یک کلام، باید توپ زد!» … #آهاستانبول

تیر می‌آید این جهان قرار بود گل بشود جایی که انقلاب و آزادی به هم می‌رسند این جهان قرار است گل بشود در

یکراست رفتم خانه و دفترچه تلفنم را درآوردم. به اولین نفری که زنگ زدم همانی شد که نخستین مطلب را در موردش نوشتم. مورد علاقه‌ام ادبیات بود و ترجیح می‌دادم دنیایم میان آدم‌هایی بگذرد که کتاب‌های‌شان را خوانده بودم تا در آشنا بشوم، اینطوری که بشود برایم از نوشتن بگویند و اتاق کارشان را ببینم اما نه زیاد یا اینکه بتوانم در به نظرم از آن نویسنده‌هایی بود که زیاد اهل جمع‌ و محفل نبود، برای همین از آن محبوبیت‌ها که برای حضور در