21
و بوی تو در هوای دلم بود
مثل دیروز
مثل امروز
و شکل راه و رسم چگونه نگاه کردن تو
فضای حافظهام گشته و
نویدِ دل بستن
و بوی تو در هوای دلم پرسه میزند
و من هنوز نمیدانم
کدام سمتِ من
شروع شکلِ تو
آغاز میشود.
22
هزار بار
از هزار زاویه
نگاهت کنم اگر
نمیمانی
در یادم
– بس که با منی-
و چشمهای کوچک من
در پسِ پردههای تاریک
آوارهی شبهای بیهویّت است.
23
خلوتِ با تو
معنای زندگیست
و معنای زندگی این است که
یک روز
که کی بودنش را
تنها تو می دانی
به هم برسیم
و من
باید که چیزهای زیادی بیاموزم
تا دیدارت
در جانم
بنشیند.
24
و در کدام لحظه
میشود
آیا
شرحِ تو را
با لبهایم
بیندیشم.
Comments