داستان حاضر، به صورت نمایشنامه فارسی است. اندیشمند، پیکره‌ای در موزه رودن پاریس است. تمامی بازدیدکنندگان به ظاهر به وی نگاه می‌کنند و خیلی سریع با گرفتن عکسی او را ترک می‌کنند. در شبی زنی به طور پنهانی به دیدن وی می‌آید. آن زن «آزادی»، پیکره آزادی در نیویورک است که از آن‌جا فرار کرده است. آزادی ساخته شده در پاریس است که به آمریکا منتقل شده است. آزادی با بهانه سرزدن به زادگاه خود، و گفت‌وگو و شناختن دقیق اندیشمند، به دیدار وی آمده است. اندیشمند خبرهایی از خود و آینده و گذشته به آزادی می‌دهد. در این میان «ونوس» پیکره الهه مهرورزی و زیبایی به جمع آن‌ها می‌پیوندد و درباره مسائل مختلف و ماندن و رفتن آزادی به نیویورک به گفت‌وگو می‌نشینند.