یکی از آثار مهم جرجی زیدان، داستان حسن و سمیه است که به داستان دلباختگی یک زوج می‌پردازد. زوجی که در این دلباختگی می‌کوشند تا موانع و مشکلات را پشت سر بگذارند و به وصال یکدیگر برسند، عرفجه پدر سمیه از همراهان مختار ثقفی است که به جرم همراهی با مختار در معرض انتقام و خشم لشگریان مصعب قرار می‌گیرد. هنگامی که لشگر مصعب فرمان قتل وی را می‌دهند سمیه با لابه و التماس می‌خواهد که از مرگ پدر بگذرند. در این کشاکش حسن که از سپاه مصعب بود دلباخته سمیه می‌شود و عرفجه را از مرگ می‌رهاند و این آغاز داستان عشق سمیه و حسن می‌شود. داستانی که نویسنده با لحنی بسیار عاطفی آن را بیان می‌کند و حالات روانی و اندیشه‌های شخصیت‌های داستان را با شخصیت‌پردازی خوب خود انعکاس می‌دهد.