شیخ بهایی از شانزدهسالگی به نوشتن کتاب روی آورد و در طول زندگیاش سفرهای بسیاری کرد. او از هر سفر تجربیات و مطالب ارزشمندی کسب میکرد. بهعنوان ریاضیدان، مهندس، معمار، فقیه، شاعر و مفسری برجسته، آثار و ابداعات فراوانی از خود بهجای گذاشت. معماری مسجد امام اصفهان و ساخت ساعت شرعی از جمله دستاوردهای مهم اوست. شیخ بهایی زندگی سادهای داشت و شاگردان زیادی را تربیت کرد. از کتابهای او میتوان به "شیر و شکر"، "نان و حلوا"، "طوطینامه" و "کشکول" اشاره کرد. کتاب حاضر، روایتی هنرمندانه از "موش و گربه" اوست که توسط مصطفی رحماندوست به انجام رسیده است.
قصههای خواندنی موش و گربه شیخ بهایی، مجموعهای از داستانهای کوتاه و جذاب است که برای علاقهمندان به داستانهای اخلاقی و سنتی ایرانی بسیار مناسب میباشد. این کتاب شامل داستانهایی است که با زبانی ساده و دلنشین، اخلاق و ارزشهای انسانی را به خواننده القا میکند. شیخ بهایی با استفاده از زبانی زیبا و داستانهای جذاب، مخاطب را به تأمل و تفکر در موضوعات مختلف دعوت میکند. این مجموعه داستانها، علاوه بر سرگرمکنندگی، مخاطب را به مطالعه و تفکر در ارزشهای انسانی و اخلاقی تشویق میکند و به همین دلیل برای همهی علاقهمندان به داستانهای کوتاه و آموزنده توصیه میشود.
محمد بن حسین بن عبدالصمد حارثی (935-1030ق)، معروف به شیخ بهایی، فقیه، شاعر، عارف، حکیم، منجم، ریاضیدان، ادیب و مورخ بزرگ شیعه است. او در دوره صفویه مقام "شیخالاسلامی" را بر عهده داشت و ریاست علماى شیعه را به دوش میکشید. شیخ بهایی در علوم مختلف فقه، اصول، تفسیر، حدیث، رجال، درایه، ادبیات، ریاضیات، جبر، هندسه، اسطرلاب، هیئت، جفر و... آثار فراوانی به زبانهاى فارسی و عربی نوشت.
گزیدهای موش و گربه
آن روز هم موشِ سفید قشنگ، همان موشِ زبر و زرنگ -مثل هر روز- میخواست از لانه خارج بشود، به دنبال قوت و غذا و به قار و قور شکم خودش برسد که … تا سر از لانه بیرون آورد، سایهای دید، مثل سایه دیو پلید، دلش تاپ تاپ لرزید. اولش مثل همیشه بااحتیاط قدم برداشت. سرش را از لانه بیرون آورد. نگاهی به این طرف کرد: چیزی نبود؛ امن و امان. نگاهی به آن طرف کرد: ای وای، بلای جان! بلا از آسمان نازل شده یود؟ نه بابا، بلا چهار تا دست و پا داشت و دو تا چشم. پس آن بلا، زمینی بود. بلایی که مسلمان نشنود، کافذ نبیند؛ گربهای خوش یال و کوپال، بزرگ و تیز چنگال، قبراق و سرحال، کنار سوراخ موش ایستاده بود. گربه نگو، شیر دلاور.
قصه های خواندنی موش و گربه شیخ بهایی
تصویرگر محمدعلی بنی اسدی
گروه سنی نوجوان 14+
قطع وزیری
نوع جلد شومیز
سال چاپ 1396 چاپ چهاردهم
تعداد صفحه 64
شابک 978-964-605-515-5
نویسنده مصطفی رحماندوست
ناشر انتشارات پیدایش
از مجموعهی ادبيات كهن برای نوجوانان