کتاب حاضر، دربردارنده 24 قصه در شرح دلاوری‌های «امیر حمزة صاحبقران» است. او دلاوری عرب است که به کمک دستیارش، «عمرو امیه» پهلوانی‌های بسیار می‌کند. به فتوحات و کشورگشایی‌های بسیار نائل می‌شود. قهرمان داستان فرزند «عبدالمطلب» متولی خانه کعبه است. او از درگاه خدای تعالی می‌خواهد فرزند رشیدی به او عطا کند تا بتواند از تعرض مهاجمان به خانه کعبه پیشگیری نماید و این در شرایطی است که راوی قصه می‌گوید او یازده پسر دارد. در داستان پنجم، پهلوان صاحب اسبی می‌شود، اسب الحق پیامبر! همان‌گونه که رستم، پهلوان شاهنامه، صاحب رخش می‌شود، «اسب الحق» نیز به کسی سواری نمی‌دهد اما پهلوان اسب را به زیر لگام می‌آورد و سوارش می‌شود، اسب در برابر او رام می‌شود، علاوه بر آن پهلوان صاحب زره «حضرت داوود» و کفش «اسحاق» پیامبر شده و دو شمشیر او را که صمصام و قمقام می‌نامند نیز صاحب می‌شود.