قرار میشود که جونیبی ک زنگ در آشپزخانهی مدرسه همراه سرآشپز مدرسه کمککار شود. خانم سرآشپز به جونیبی کارهایی ساده میسپارد، مثل چیدن دستمالهای سفید کنار سینیهای غذا، خشککردن کنار ظرفشویی و خوشآمد گویی به بچههایی که برای گرفتن غذا وارد آشپزخانه میشوند. جونیبی این کارها را بهخوبی انجام میدهد. جونیبی وسط انجام این کارها دماغش را میگیرد و مدام پیفپیف میکند و میگوید که چه بوی گندی میآید، سرآشپز میگوید که بوی ماهی تن است که برای ناهار بچهها آماده میکنیم و از کار جونیبی ناراحت میشود. وقتی همکلاسیهای جونیبی به آشپزخانه میآیند که غذا بگیرند، جونیبی با یکی از همکلاسیهایش که دختری پرافاده است کمی جروبحثش میشود و ناگهان میگوید که ما سوپ بوگندوی ماهی داریم. و با این حرف جونیبی بچهها حالشان بد میشود و هیچکس دیگر غذا نمیگیرد. جونیبی حسابی از کاری که کرده است پشیمان میشود و بعد از زنگ غذا در کلاس افسرده میماند. دراینبین در کلاس را میزنند و خانم سرآشپز به کلاس میآید و جونیبی فکر میکند که سرآشپز آمده که جونیبی را دعوا کند، به همین دلیل میرود زیر میز قایم میشود. سرآشپز پیش جونیبی میرود و به جونیبی میگوید که من به کمک تو که تجربهی کمککار بودن داری نیاز دارم که کلوچهها را بین بچهها تقسیم کنیم. جونیبی خوشحال میشود.
جونی بی رئیس ناهار می شود
- نویسنده: باربارا پارکمترجم: ریحانه جعفریناشر: پیام مشرقزبان اصلی: ادبیات انگلیسینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 140164 صفحهنوبت چاپ: 7عنوان اصلی: Junie B., first grader : boss of lunch,



























































