کتاب « روزنامه فروش » سرگذشت واقعی نویسنده کتاب؛ وینس واتر است که پس از تجربه روزنامه فروشی موقت به جای دوستش و تجربیاتی که کسب کرده است به این نتیجه می‌رسد که اگر نمی‌تواند درست و حسابی حرف بزند، شاید بهترین کار این باشد که یاد بگیرد چطور کلمه‌ها را روی کاغذ بیاورد! روزنامه‌فروش داستان پسر یازده‌ساله‌ای است که در پرتاپ توپ هیچ یک از همسن و سال‌هایش به گرده پایش نمی‌رسند اما...در حرف زدن چنان ناتوان است که حتی اسمش را هم نمی‌تواند بدون لکنت بگوید! بنابراین وقتی برای یک ماه مسئولیت روزنامه‌فروشی دوستش را برعهده گرفت، برایش مثل روز روشن بود که در ارتباط با مشتری به دردسر می‌افتد. ولی در خواب هم نمی‌دید که همان تجربه‌ی پردردسر، زندگی‌اش را آنقدر دگرگون کند! ویکتور در مسیر پخش روزنامه با افراد جدیدی در زندگی‌اش آشنا می‌شود. چیزهای خوشایند و ناخوشایندی را تجربه می‌کند که در نهایت زندگی‌اش را دگرگون می‌سازد. این کتاب برای کودکانی که با این کم‌توانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند مناسب است و به آن‌ها یادآوری می‌کند که ناتوانی‌ها نمی‌تواند عاملی برای تنها ماندن، منزوی شدن و گریز از برقراری ارتباط با دیگران شود. می‌توان نقاطی که به نظر ضعف می‌آید را تبدیل به قدرت کرد و بر کم‌توانی خود چیره شوند.