در کتاب قانون پنجاهم، رابرت گرین، با دیدگاه موشکافانه خود، از دل رنج و سیاهی‌های زندگی کورتیس در محله فقیرنشین ساوتساید کوئینز، قوانینی طلایی کشف می‌کند؛ قوانینی که گاه با اصول زندگی فرمانروا ناپلئون بناپارت، فردریک داگلاس نویسنده، جو لوئیس بوکسور و روبین کارتر حقوقدان مشابه‌اند. رابرت گرین در این کتاب تلاش می‌کند اسطوره‌ای معاصر (فیفتی سنت) را به مخاطب خود معرفی کند و به وی یادآوری نماید که همواره از دل سختی‌ها می‌توان راهی تازه به بیرون یافت؛ مسیری که گاه خود الگویی برای دیگران خواهد شد. او معتقد است زندگی ریتم و گام خاصی دارد؛ جریانی بی‌پایان از تغییرات که می‌تواند تند یا کند باشد؛ اما نخستین و مهم‌ترین گام این است که از کنترل مستقیم موقعیت‌ها دست بکشید؛ یعنی، لحظات تغییر و پر از هرج ‌و مرج زندگی رابدون ترس پذیرا باشید و چشم انگیزه و موقعیت به آن نگاه کنید. از روش اجرایی گذشته دست بکشید و استراتژی‌هایتان را با حال همیشه جاری منطبق کنید. او شما را دعوت می‌کند که همچون آب از کنار موانع یا از روی آن‌ها عبور کنید و همیشه از صخره‌ها رد شوید! این دقیقا همان ایده‌ای است که در محله ساوتساید کوئینز جریان دارد...