در دل کتاب «حسد» نوشته یوری آلیشا، ما با یک جهان پر از تضاد و انقلابیه‌ها مواجه می‌شویم، جایی که طبقات اجتماعی و احساسات انسانی در یک مخلوط پیچیده به تصویر کشیده شده‌اند. کاوالیرف، قهرمان این داستان، یک روشنفکر جوان است که در تلاش است تا میان دنیای کهنه و نوین یک جایگاه بیابد. او نمادی از آن دسته از انسان‌هاست که در میانه‌ی تغییرات اجتماعی و فرهنگی می‌جویند و به دنبال هویت خود هستند. آلیشا با ذکاوت و طنز، ما را با دو شخصیت متضاد مواجه می‌کند: آندری، یک تاجر موفق و مدل شهروند شوروی، و نیکولای، فردی بی‌خانمان و بی‌کار که تحت حمایت آندری قرار می‌گیرد. در این میان، حسد به عنوان یک موتور محرکه برای روابط این دو شخصیت به تصویر می‌کشد، و باعث می‌شود که انسان‌ها به تفکر در مورد احساسات و مفاهیمی چون وفا، خیانت، عشق و جاه‌طلبی بیافتند. معرفت و دانش نویسنده در ایجاد تصویری غیرقابل پیش‌بینی از روابط انسانی و اجتماعی، باعث می‌شود که خواننده در هر صفحه با چالش‌های جدیدی مواجه شود