«فریدون» با راهنماییهای «کاوه آهنگر»، با گرز گاوسر و درفش کاویانی به همراه مردم به سوی کاخ اهریمن به راه افتاد. همان شب فرشته ای به شکل یک پری از طرف خداوند نزد فریدون آمد و به او چندین ترفند برای مبارزه با ضحاک یاد داد. دو برادر بزرگ فریدون، «کیانوش» و «پرمایه» که به او حسادت میکردند، تصمیم گرفتند او را بکشند، اما ناکام و پشیمان شدند. سپاه فریدون به یک رودخانه رسیدند که یکی از ماموران ضحاک اجازة گذر از رودخانه را نداد، اما با ترفندی که پری به فریدون آموخته بود، سپاه او از رودخانه گذر کردند، و نگهبانان قصر را کشتند، و مردمان بیگناهی را که در کاخ اسیر بودند آزاد کردند. در این میان دو خواهر جمشید «شهرناز» و «ارنواز» نیز آزاد شدند، سرانجام فریدون ضحاک را شکست داد و به فرمان خداوند او را به کوه دماوند برده و در آنجا اسیر کرد. این کتاب مصور، که برگرفته از شاهنامه فردوسی است برای کودکان گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است.