«فریدون شاه سه پسر داشت. او سرزمين پهناور را به سه بخش تقسيم کرد: روم و غرب كشور را به پسر بزرگش كه «سلم» نام داشت سپرد. سرزمين ترك و چين را كه به آن توران ميگفتند به پسر دوم يعني «تور» سپرد و ايران و عربستان را به كوچكترين پسرش به نام ايرج سپرد.» اما مدتي بعد «سلم براي اينكه پدرش ايران را كه آبادترين و زيباترين سرزمين بود به ايرج سپرده است به برادر كوچكتر حسودي كرد. او نامهاي به تور نوشت و او را هم با خود هم نظر كرد و همين حسادت باعث شد تا دو برادر بدذات كه نه از خدا ميترسيدند و نه از پدر شرم ميكردند برادرشان را با بيرحمي به قتل برسانند غافل از اين كه يك روز به سزاي كار زشتي كه انجام دادند و ستمي كه به برادر كوچك ترشان كردند خواهند رسيد. جلد يازدهم اين مجموعه، «منوچهر، جنگجوي جوان» نام دارد كه به آماده شدن «منوچهر»، نوهي «فريدونشاه» براي انتقامگيري خون «ايرج» ميپردازد. و سرانجام، جلد دوازدهم اين مجموعه با عنوان «شكست ستمگران»، به جنگ منوچهر با تور و سلم پرداخته: «لشكر سلم و تور و سپاه ايران در همان دشت سرسبزي كه ايرج، بي گناه و ناجوانمردانه كشته شده بود، به هم رسيدند. جنگ سختي بين دو لشكر درگرفت. جنگجويان و پهلوانان هر دو سپاه بسيار قوي و ماهر بودند. آنها چندين روز با هم جنگيدند، تا اينكه دليرمردان ايراني پيروز شدند و منوچهر خودش، حق دو برادر ستمگر، سلم و تور را كف دستشان گذاشت و آنها را از بين برد.»
داستان های شاهنامه 12: شکست ستمگران
- نویسنده: مروارید تقی بیکناشر: گوهر اندیشهزبان اصلی: ادبیات فارسینوع جلد: شومیزقطع: خشتیتاریخ انتشار: 139912 صفحهتیراژ: 1000نوبت چاپ: 1






























































