دنیای خانواده‌ی شاد و پرجنب‌وجوش مَنینگ با ابتلای گِیبریِل، پسر بزرگ خانواده، به بیماری‌ای ذهنی زیرورو می‌شود. مامان و بابا از زینی و اِسکارلِت و اِیدِن می‌خواهند بیماری گِیبریِل را محرمانه نگه دارند. زینی نمی‌تواند درباره‌ی این راز با دوستان صمیمی‌اش صحبت کند، آن‌ها هم نمی‌فهمند چرا او مدام پسشان می‌زند و هر حرفی را به شوخی و مسخره می‌گیرد. سکوت و رازداری زینی پایش را به کلوپ عجیب‌غریب مدرسه‌شان می‌کشاند، اما چرا او گیر این کلوپ افتاد؟ با وجود مشکلات ریزودرشتی که زینی با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کند، این کلاس علوم مدرسه و آکواریوم‌ها و معلم باحالش، خانم مولینا، هستند که به زینی شوروشوق و انگیزه می‌دهند. زینی با مطالعه درباره‌ی خرچنگ‌ها متوجه می‌شود همه‌ی موجودات در تلاش‌اند که راهی برای جان سالم به در بردن از مشکلاتشان پیدا کنند. سرانجام علاقه و پشتکار زینی باعث می‌شود فرصتی رویایی برایش فراهم شود، اما زینی نمی‌داند چه‌کار کند. او چطور می‌تواند قدم بعدی را بردارد، وقتی گِیبریِل ـ و در واقع کل خانواده‌اش ـ هنوز به کمکش احتیاج دارند؟