شیرفروش صبحها ساعت چهار سر وکلهاش پیدا میشود. خانم بلوم نمیشناسدش. بیشتر اوقات با خودش فکر میکند آدم بهتر است شیرفروش را بشناسد. «بد نیست یک بار هم که شده چهار صبح بلند بشم تا باهاش آشنا بشم.» اما نگران است که شیرفروش ببیندش و با او بداخلاقی کند یا فکر بدی دربارهاش بکند. آخر، قابلمة خانم بلوم فرورفتگی دارد.
در واقع خانم بلوم دلش میخواهد با مرد شیرفروش آشنا شود مجموعه داستان کوتاه کلاسیک و ارزشمندی است که نویسنده در آن توانسته اثری بیهمتا برای زمان خودش و ما بیافریند. با متنی موجز، با دیدی دقیق و همراه با روشی تأثیرگذار. داستانهای پتر بیکسل ساده و کوتاهاند و خواننده را غافلگیر میکنند.
در واقع خانم بلوم دلش می خواهد با مرد شیرفروش آشنا شود
نویسنده : پتر بیسکل
مترجم: احسان کشاورزیان
موضوع : ادبیات آلمان ، داستان کوتاه
ناشر: آفتابکاران
صفحات : 176






























































