حس کنجکاویام برانگیخته شد، و بلافاصله روز بعد، یعنی همین دیروز، بدون فوت وقت و باعجله عازم یکی از شهرستانهای کوچک ایالت ساکسن شدم. در محل، وقتی از ایستگاه کوچک راهآهن بیرون آمدم و قدمزنان وارد خیابان اصلی شدم، به نظرم رسید که غیرممکن است در میان این خانههای معمولی و پُرزرقوبرق، درون یکی از این آپارتمانها با آنهمه خرتوپرت خردهبورژوایی، کسی زندگی کند که عالیترین باسمههای رمبراند، کارهای سیاهقلم دورر و مانتگنا را به طور کامل و بیهیچ کموکاستی در اختیار داشته باشد. ولی وقتی در پستخانه پرسوجو کردم که آیا کارمند اقتصاد و جنگلداریئی به این نامونشان در آن شهر زندگی میکند، با کمال تعجب جواب شنیدم که پیرمرد هنوز زنده است. سپس پیش از ظهر با تپش قلبی نسبتاً شدید راهی خانهاش شدم.
مجموعه ی نامرئی
نویسنده : اشتفان تسوایگ
مترجم : علیاصغر حداد
موضوع : داستان کوتاه ، ادبیات آلمانی
ناشر: نشر چشمه
صفحات : 24
سال چاپ : 1377