احمد آرام میکوشد در این اثر رویکردی متفاوت با آثار پیشین خود پیشه کند. او خواسته خواننده را با خلق فضایی کولاژگونه و با تجربه کردن رخدادهای پراکنده و گفتارهای درونی در شکل دادن به ساختار قصه سهیم کند. سردرگمی شخصیتها در درون مخاطب مونتاژ میشوند تا شاید فاصلهی میان او و داستان از میان برداشته شود. زخم بستر گرفته بودم و تو مرا بغل کردی و بردی به باغ تیمارگاه. مانند طفل کور و کری مرا از زیر درختان غان عبور دادی. بوی جلبکها زیر دماغم میزد و مرا خوشحال میکرد. روی نیمکت سنگی مینشینیم و به یک عنکبوت سیاه نگاه میکنیم. چه شد که خوابمان برد؟ نمیدانم اما میدانم که خیلی خسته بودیم. بیدار که شدیم خرت و پرتهایت را دزدیده بودند.
آن ها چه کسانی بودند؟
- نویسنده: احمد آرامناشر: افقزبان اصلی: ادبیات فارسینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1401128 صفحهنوبت چاپ: 2






























































