ویرژیل پیرمردی هفتاد و یک ساله است که همسرش را سی سال پیش از دست داده و پس از آن تمام تلاش هایش برای برقراری یک رابطه ی دیگر بی ثمر مانده است. او نویسنده است و روزی از روزها هنگامی که در حال راندن اتومبیلش در مسیر دندانپزشکی اش است دختری را در جاده می بیند که هم سن و سال نوه اش است، پس نگه می دارد تا او را به مقصد برساند؛ دختر آنی کلود نام دارد و بسیار با دخترهای هم سن و سالش متفاوت است. او شیرین و بی آلایش سخن می گوید و برخلاف همه نوجوان ها که در حضور یک بزرگسال ترجیح می دهند سکوت کنند از هر دری صحبت می کند. سرانجام دختر به مقصدش می رسد، او از پیرمرد در مورد چیزهایی مثل ناپدید شدن انسان ها سوال کرده و به او گفته که به دنبال خواهرش می گردد. آنی در کنار دهکده ای به نام دهکده 3/5 پیاده می شود و زیر باران مسیر خود را در پیش می گیرد. جایی که روزهای بعد پیرمرد هرچه تلاش می کند آن را پیدا کند، موفق نمی شود. تا اینکه دوباره در مسیر دندان پزشکی دختر را می بیند. آنی درواقع به دنبال دریافت پیامی برای یافتن خواهر گمشده اش راهی شده، این پیام او را به جهانی موازی می کشاند که هیچ انسانی در آن حضور ندارد. جهانی با مردمانی بیگانه که آنی در آن خودش را خواهد شناخت.
آنی دختر زمینی
- نویسنده: ژان کلود مورلواناشر: محراب قلمزبان اصلی: ادبیات فرانسوینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1400444 صفحهنوبت چاپ: 1عنوان اصلی: Terrienne






























































