اینجا هم خیلی میخندید و هم خیلی حرص میخورید. برادرهای آنژل او را احمق بانمک صدا میکنند و او هم هر بار با کمک دروهمسایه و دو دوست عزیزش، کلوئه و کوین، حسابشان را میرسد. در ضمن آنژل عاشق لباس صورتی، آبنبات، ماست لیمویی و مَشویو، عروسک شیرش، است و از دوستی با کوین لذت میبرد، البته اگر برادرهای وحشیاش بگذارند! چه کسی دماغ مجسمهی مؤسس مدرسه را مثل دماغ دلقکها کرده؟! اینجاست که آنژل شامبر میشود کارآگاه آنژل و خودش را قاتی این ماجرا میکند. یک روز هم آنژل و کوین توی خیابان یک پسربچه پیدا میکنند که گم شده! جوری دستش را گرفتهاند و بهطرف بستنیفروشی میبرند که مردم فکر میکنند آنها مامان و بابای بچه هستند! حالا همهی اینها یکطرف، مهمانی ناهار خانهی شهردار یکطرف! چون مامان و بابا چیزی دربارهی خوردن میگو نگفتهاند، برادرهای ترسناک آنژل با مشکل مواجه میشوند... بعدش هم برادرها آنژل را بهزور سوار قایق میکنند و میبرند وسط دریا... دریا دارد طوفانی میشود که قایق نجات از راه میرسد.
احمق با نمک 5: بی احترامی به ژامبون
- نویسنده: فنی ژلیمترجم: بیتا ترابیناشر: هوپازبان اصلی: ادبیات فرانسوینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1402128 صفحهنوبت چاپ: 1عنوان اصلی: Cucu la praline met son grain de sel



























































