انتشارات یزدان - سال ۱۳۷۰
انتشارات يزدان منتشر کرد: در افسانهها آمده است که ققنس مرغي است خوشرنگ و خوش آواز، که منقار او سيصد و شصت سوراخ دارد و بر کوه بلندي در مقابل باد نشيند و صداهاي عجيب از منقار او برآيد. گفتهاند که هزار سال عمر کند و چون سال هزارم به سرآيد عمرش به آخر رسد، آنگاه هيزم فراواني گرد آورد و بر بالاي آن نشيمن گيرد و سرودن آغاز کند و مست گردد و بال بر هم زند، بدانگونه که آتشي از بال او بجهد و در هيزم افتد و او در آتش خود بسوزد، و از خاکسترش تخمب حادث آيد و از آن ققنسي ديگر پديد آيد. گفتهاند که او را جفت نيست و موسيقي را از آواز او دريافتهاند. بين افسانه ققنس و سرگذشت ايران تشابهي ميتوان ديد. ايران نيز چون آن مرغ شگفت بيهمتا، بارها در آتش خود سوخته است و باز از خاکستر خويش زائيده شده. در اين چند سال، همواره من اين احساس را داشتهام که ايران بار ديگر از آن دورانهاي زايندگي و مرگ را ميگذارند و در ميان درد ميشکفد. در روزگاري که گويي ايران در ابري از فراموشي پيچيده شده است، اگر کار ديگري از دست ما برنبايد، لااقل خوب است بکوشيم تا فکر او و غم او در دل خود زنده نگاه داريم و اعتقاد به زايندگي دوران را در سينه نپژمرانيم. ما از اين حيث چون بيماران ترياک خوردهاي هستيم که به هر افسوني است بايد بيدار نگاهشان داشت؛ زيرا اگر چشم برهنه نهند، بيم آن است که ديگر آن را نگشايند.
ایران را از یاد نبریم و به دنبال سایه همای دست دوم
پائولو کوئلیو
مترجم
دل آرا قهرمان