چرا هی میگویم بیا بریم بازی؟ چون من شوتکم. بازی کردن را هم خیلی دوست دارم. خب! بعضی وقتها هم موقع بازی دسته گل به آب میدهم. مثل چی؟ مثل گلدان شکستهی عمو شیتو، مثل ماشین خراب گردالو، مثل دیر رسیدن به اردو و … ولی من خیلی چیزها هم یاد میگیرم. مثل کاردستی درستکردن با قیچی، مثل بالا رفتن از سرسره بی پله، مثل دوست پیدا کردن با سیب، مثل گوش نکردن به بعضی حرفها و کلی چیزهای خوب دیگر. دوست داری ماجراهایم را بخوانی؟ ماجراهای من در سیزده کتاب چاپ شده که این کتاب یکی از آنهاست.
بگذار فکر کنم: ماجراهای شوتک 2
- نویسنده: معصومه یزدانیناشر: نردبانزبان اصلی: ادبیات فارسینوع جلد: شومیزقطع: خشتیتاریخ انتشار: 140124 صفحهنوبت چاپ: 4




























































