"تا روشنایی بنویس!" کتابی است از زبان شناس و مترجم شناخته شده ی ایرانی، "احمد اخوت" که در این اثر با روایت منحصر به فرد و نوشتار مخصوص به خودش از "نوشتن" می نویسد. او به ارواح منزوی داخل قلم اشاره می کند و از انسان هایی سخن می گوید که به جز نوشتن، مامن دیگری ندارند. کاری بس دشوار و طاقت فرسا، که در آن روح نیز همراه جسم مشقت می کشد و عرق می ریزد و "احمد اخوت" در "تا روشنایی بنویس!"، به ناگفته ها و نانوشته های این اهالی می پردازد.
کتاب «تا روشنایی بنویس» از منزویانِ عاشقِ نوشتن میگوید. از آنهایی که دیگر جایی برایشان باقی نمانده. این گوشهنشینان که میخواهند بنویسند امّا نه فراغتی دارند و گوشهی ساکت و دنجی، و نه انگیزهای دیگر برای کار و نوشتن.
بخشهایی از کتاب:
- انسان هر چه بیشتر بداند بهتر میفهمد دارد چه بلایی سرش میآید.
- گاه نوشتن چه عذابی است! باید با همهی این موجودات اغواگر مبارزه کنی. مبارزه علیه تعویق، تنبلی و سهلانگاری.
- هر قفل دعوتی است به باز شدن.
- یک دم، فقط یک دم، حس میکنی که در این دنیا تنهایی و برای همیشه تنها باقی خواهی ماند.
- قطع جیبی قرنها بعد اختراع شد. چه لذتبخش است احساس کنی کتاب مورد علاقهات در جیب بغل، روی قلبت جا خوش کرده است.
- امرسون میگفت هر بار قلمت خشک میشود و نمیتوانی بنویسی بنشین و برای آن که دوستش داری نامهای مفصل بنویس.گره کارت باز میشود.
- خوبی ادبیات در این است که تجربههای دیگران به کار میآیند. خودمان از کنار چیزی رد شدهایم بدون آنکه آن را درست ببینیم. دیگری برایمان میبیند.
تا روشنایی بنویس
- ناشر: جهان کتابزبان اصلی: ادبیات فارسینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1401نوبت چاپ: 6تعداد صفحه: ۲۸۸



























































