هرگاه که سختی‌ها و تاریکی‌ها پیش می‌آیند و احساس می‌کنی زندگی تیره‌وتار شده است، به یاد بیاور که نوری روشن در قلبت لانه کرده است؛ نوری که هیچ‌کس دیگری آن را نمی‌بیند، اما تو آن را می‌بینی. نوری که از درونت به بیرون می‌تابد و می‌شود دوتا بال‌ پروانه‌ای و حتی جهان خودت و دیگران را روشن می‌کند؛ پس حتی در تیره‌ترین روزها هم شجاع باش. پَت زیت‌لو میلر، نویسنده‌ی داستان «شجاع مثل خودت» و برنده‌ی جایزه‌ی «کایت طلایی» با کلمات شجاعانه‌اش به کودک کمک می‌کند در مقابل تیره‌ترین اتفاقات شجاع باشد و اجازه ندهد که تاریکی‌ها و تلخی‌ها به قلبش نفوذ کنند؛ اما هم‌زمان که ما با کلمات امیدبخش میلر پیش می‌رویم، تصاویر کتاب همین داستان را به زبانی دیگر روایت می‌کنند. الیزا ویلر، تصویرگرِ پرفروش‌های نیویورک‌تایمز، در این کتاب، داستان دخترکی را به تصویر می‌کشد که همراه با خانواده‌اش، در حال اسباب‌کشی کردن از یک شهر به شهری دیگر است. او اتاقش، دوستانش و شهرش را ترک می‌کند و همین سبب می‌شود که ناامیدی و سیاهی جهانش را تیره کند، اما با به یاد آوردن شجاعتی که در قلبش ریشه زده است، امید بار دیگر به وجودش بازمی‌گردد و شهامت تغییر دادن شرایط را در خود می‌یابد.