توراندت: دست نگه دارید ! تو نباید امیدوار باشی که این مرد همسر من بشه . من می خوام فردا سه چیستان دیگه من و حل بکنه .برای این کار وقت خیلی کمی برای من تعیین شده بود , فرصت کافی برای فکر کردن نداشتم . اجازه بدید یه بار دیگه ...
آلتوم : (حرف او را قطع می کند) مسخره بازی درآوردی , دختر قسی القلب ؟ تو بیش از این نمی توانی منو فریب بدی . چون این قانون سخت اعمال شده . این دیگه تصمیم وزرای منه که حرف آخر رو بزنند .
توراندت
نویسنده: کارلو گوتزی
مترجم: ایرج زهری
ناشر: نشر قطره
نمایشنامه
136 صفحه






























































