وقتی مردم ماکوندو به در خانه دکتر می آیند این دکتر که رفتار بسیار عجیب و غریبی دارد و سالهاست به طبابت دست نزده از مداوای قربانیان یک شورش سر باز می زند. سال ها بعد دکتر خود را دار می زند و مردم امیدوارند بوی تعفن جسدش شهر را پر کند. امیدوارند او در گوشه تنهایی خود بپوسد. داستان از مرگ دکتر شروع می شود و روند زندگیش را در یک فضای آمریکای لاتینی دنبال می کنیم. داستان از زبان سه راوی روایت می شه و به صورت ناگهانی با تعویض راوی رو به رو هستیم.
توفان برگ
نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
مترجم: هرمز عبدااللهی
ناشر: نشر چشمه
داستان کوتاه
چاپ اول: 1390
199 صفحه






























































