شعله ی آبی نارنجی مشعل چون پوفه ی آتشین اژدهایی دیوانه می سوخت و در هوای فروردینی اهواز دود و گم میشد. در ردیف و به موازات مشعل مشعل هایی دیگر چند ده اژدهای دیوانه ی در حال سوختن هوشنگ خیس از عرق ماسکش را پایین داد و سیگار مدرنی آتش زد و گفت ما همه فلریم!
جن خورده
- نویسنده: مجتبی مقدمناشر: تازبان اصلی: ادبیات فارسینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1403168 صفحهنوبت چاپ: 1






























































