«حسنکچل» به خاطر کچل بودنش، خانه نشین شده بود و هرچه مادرش، «ننه گلاب» اصرار میکرد که بیرون برود و کاری بکند، فایدهای نداشت. بالاخره ننه گلاب فکری کرد و نقشهای کشید... . با نقشه ننه گلاب، حسن مجبور شد که بزشان را برای چرا به صحرا ببرد. هنگامیکه بز مشغول خوردن علف بود، حسن کنار درختی دراز کشیده بود که ناگهان در شکاف درخت، کتابی دید. او کتاب را باز کرد و مشغول خواندن داستان «چوپان دروغگو» شد؛ اما... .
حسن کچل و چوپان دروغگو 1
- نویسنده: مژگان شیخیناشر: ذکرزبان اصلی: ادبیات فارسینوع جلد: شومیزقطع: رحلیتاریخ انتشار: 140116 صفحهنوبت چاپ: 2






























































