در اولین مجموعه داستانی که در سال ۲۰۰۵ درآمد، مشکلی برای انتخاب نام و عنوان آن وجود نداشت. عنوان از پیش تعیینشده و بدیهی بود. از انتخاب نام «داستان برلین» گریزی نبود، چون کتاب از مجموعه داستانهایی تشکیل شده بود، که گرچه قصههای آن همگی در برلین جاری نبود، ولی دستکم محل تولد و زادگاه آنها در شهر برلین بود. گروهی که داستان را حلقه پیوند خود تعریف کرده، ولی هنوز سابقه کار و آشنایی چندان طولانی در خود نداشت و قصد ادامه مستمر کار داستاننویسی، از زمانی که کارگاه داستان «خانه هدایت» در همان سال به اتمام رسیده بود، هنوز تصمیمی فردی قلمداد میشد. افراد گروه اما در عمل به کار خود ادامه دادند و داستانهایی دیگر نوشتند. حق این بود که هر داستانی که یکی از نویسندگان خلق میکرد، برای دیگران نیز خوانده میشد، تا بازتاب آن را دریابد، اثر آن را بر دیگران محک زند، بداند کجای نثرش لنگ میزند، کجا زیادهگویی کرده، کجا دوربینش را درست به کار نگرفته و غیره. و همین اتفاق هم افتاد. محفلی ادبی شکل گرفت و هسته ثابتی از نویسندگان در آن ماهانه شرکت کردند، داستان نوشتند و آن را برای دیگران خواندند.
هرچه زمان بیشتر میگذرد، باید تاثیر آن را در کارهای ارایه شده، بیشتر دید، چرا که داستان تنها تعریفِ ماجراها و اتفاقها نیست، تنها راه انداختن قلم بر کاغذ یا سیاه کردن مانیتورها با فشار دادن بر صفحه کلیدها هم نیست. شک نیست که نویسنده هم شبکههایی از سیاهی بر سفیدی میبافد، ولی با کمی دقت بیشتر متوجه خواهیم شد که این سیاهیها بر زمینههای سفید خود روح دارند، زندهاند، نگاه میکنند و حرف میزنند، حس میکنند و تمام احساس خود را با مخاطب به شراکت میگذارند. از همین جاست که میشود گفت داستان یک کشف است، یک خلق است، یک زندگی است که با ما و در کنار ما جاری میشود. هریک از ما در نشستهای این محفل، دیگران را در این کشف و زندگی موازی با خود شریک میکند.
داستان برلین 2 | دومین مجموعه داستان از گروه داستان برلن
نویسنده: گروهی
ناشر: نشر گردون
داستان کوتاه
چاپ اول: 1388
122 صفحه