«رختکن بزرگ» داستان زندگی لوک مارتن نوجوانی چهارده ساله است که پدرش را در جنگ جهانی دوم از دست داده است و تنها دارایی او در این دنیا سگش رکسان است. در صف مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست، پیرمردی به نام واندرپوت (که سرپرستی دو نوجوان دیگر به نامهای ژوزت و لئونس را نیز به عهده دارد) به او میگوید چنانچه بخواهد تحت سرپرستی دولت قرار بگیرد، سگش را از او میگیرند. لوک برای نگهداشتن سگ، که تنها یادگارش از زندگی قبلی است، همراه واندرپوت و لئونس از مرکز میگریزد و به آپارتمان پیرمرد میرود. واندرپوت در کار قاچاق داروست. بعدها مشخص میشود در کارهای خلاف دیگری هم دست دارد؛ همچون همدستی با پلیس و مالخری. در طول مدتی که لوک در آپارتمان واندرپوت همراه لئونس و ژوزت زندگی میکند، با افراد دیگری هم آشنا میشود که مسیر زندگی اش را تغییر میدهند؛ ولی سوال او در نیمه کتاب پاسخ داده میشود؛ لوک از خودش میپرسد این انسانهایی که پدرش بخاطر آنها کشته شده کجا هستند؟ این دقیقاً مهمترین سوال خواننده نیز هست؛ عنوان رختکن بزرگ از کجا آمده است؟
رختکن بزرگ
- نویسنده: رومن گاریمترجم: میترا مرادیناشر: آدهزبان اصلی: ادبیات فرانسوینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1402285 صفحهنوبت چاپ: 1عنوان اصلی: Le grand vestiaire



























































