اگر بتوان گفت مرگْ همواره فلسفىترین موضوع در ذهن آدمیان بوده است، مىتوان افزود مردن عزیزان و نزدیکان، از جنبهٔ روانشناختى، احتمالاً عمیقترین تأثیر را بر ذهن و احساس فرد مىگذارد. در مرحلهٔ یادگیرى دوران کودکى، مرگ دیگران در ذهن ما نخستین مثالِ مفهوم «براى ابد» است. با فاصلهگرفتنِ زندگى شخصى از روابط اجتماعى در روند گسترش جوامع، سوگوارى نیز در قالبى متناسب با فضا و محیط، و وقت و امکانهاى شهروندِ امروزى ریخته مىشود. اما نیازهاى روحىِ تکتک ما ممکن است دقیقاً همپاى دگرگونىهاى اجتماعی ــ فرهنگى تغییر نکند و آن نوع و مقدار از سوگوارى که در عرف محیطهاى پرمشغله تجویز مىکنند شاید براى آرامش روحى برخى افراد کافى نباشد (گرچه شاید براى کسانى افزون بر حدِّ لازم باشد). از این رو، ماتمهایى انگار خاتمه نمىیابد، ماتمهایى پس از سالها در موقعیتى دیگر بیرون مىزند، و ماتمهایى بهشکل دردهاى مبهم جسمى، افسردگى مزمن، خشم بهدرون ریختهشده و ملامتِ خویش، و بىخوابى یا کابوس، گریبان سوگوار را رها نمىکند.
رنج و التیام
- نویسنده: ج ویلیام وردنمترجم: محمد قائدناشر: فرهنگ نشرنوزبان اصلی: ادبیات انگلیسینوع جلد: گالینگورقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1402320 صفحهنوبت چاپ: 6






























































