داستان «زنی که هر روز، رأس ساعت 6 صبح می آمد» داستان زنی است که یک روز صبح طبق عادت هر روزه اش به رستوران خوزه می رود ولی در این روز خاص چیزی در رفتار زن تغییر کرده است که ناشی از اتفاقات شب گذشته است. زن اصرار دارد خوزه به یاد بیاورد که وی پیش از ساعت 6 صبح وارد رستوران شده، در حالی که خوزه مطمئن است مطابق هر روز زن رأس ساعت 6 به رستوران آمده است.در طی داستان متوجه می شویم قتلی توسط زن صورت گرفته است و این زمان بندی ورود به رستوران به نوعی می تواند زن را از ارتکاب آن قتل تبرئه سازد.
زنی که هر روز راس ساعت 6 صبح می آید
- نویسنده: گابریل گارسیا مارکزمترجم: نیکتا تیموریناشر: آریابانزبان اصلی: ادبیات اسپانیایینوع جلد: شومیزقطع: رقعیتاریخ انتشار: 1404160 صفحهنوبت چاپ: 17عنوان اصلی: Ojos de perro azul



























































